بگو مگو در افسردگی و اضطراب

بگو مگو در افسردگی و اضطراب

آیا شما بیش از حد نگران و غمگین می باشید؟ خبر خوب! شما می توانید بر این مشکلات غلبه کنید.از این کتاب به عنوان مکملی برای مشاوره استفاده نماِئید. برای تسهیل به برگه ها مراجعه و از اولین مطلب شروع به خواندن کنید. نتیجه را با انجام تمرینات خواهید گرفت.
بگو مگو در افسردگی و اضطراب

بگو مگو در افسردگی و اضطراب

آیا شما بیش از حد نگران و غمگین می باشید؟ خبر خوب! شما می توانید بر این مشکلات غلبه کنید.از این کتاب به عنوان مکملی برای مشاوره استفاده نماِئید. برای تسهیل به برگه ها مراجعه و از اولین مطلب شروع به خواندن کنید. نتیجه را با انجام تمرینات خواهید گرفت.

کاربرگ 5-12 تمرین جایگزین مقایسه من- موفقیت دیگران منبع الهام‌ باشد، نه مقایسه

آنچه که جاسم از دنیای روان برداشت کرده (مقایسه نکنید)

انتقاد از خود دارای دو سطح است. اولین سطح آن انتقاد خود مقایسه ای به معنی داشتن دیدگاه منفی نسبت به خود در مقایسه با دیگران است. سطح دوم انتقاد از خود، انتقاد از خود درونی است که فرد از طریق دیدگاه منفی که نسبت به خود دارد، استانداردهای شخصی و درونش را مقایسه می کند. مقایسه کارکرد چندانی ندارد و به جای آن چه کارهایی می‌توان انجام داد: 

 

  • دست بالای دست زیاد است- در این دنیا تعداد افرادی که در هر زمینه حرف اول را می‌زنند شاید به صد نفر هم نرسد. بنابراین وقتی صدها میلیون دست بالای دست وجود دارد، آیا مقایسه کردن خودتان با دیگران بی فایده نیست؟ 

  • خودتان را با خودتان مقایسه کنید- در گذر زمان به پیشرفت و عملکرد خود توجه کنید. تا وقتی که حرکت رو به جلو و پیشرفت خود را احساس می‌کنید، دلیل خوبی برای هیجان‌زده شدن خواهید داشت. هر روز اشتیاق بیشتری برای بهتر شدن داشته باشید و از آن به عنوان ابزاری انگیزشی استفاده نمایید.

  • موفقیت دیگران منبع الهام‌ باشد، نه مقایسه- در مورد زندگی و کار بهترین‌ها یا هر کسی که در صنف مورد نظر شما بهترین است، مطالعه کنید. ببینید چه چیزهایی را می‌توانید از موفقیت و کار آنها بیاموزید و کاراترین موارد را در زندگی خود به کار بندید.

  • هر کس نقطه شروع خود را دارد- اگر دانشجو هستید نباید نمره ۱۵ خودتان در ریاضی را با ۱۹ کسی مقایسه کنید که دست بر قضا پدرش استاد ریاضی است. در یک کلام مقایسه پیشرفت، نتایج یا موفقیت‌ها تنها زمانی درست است که نقطه شروع دو نفر یکسان باشد؛ اتفاقی که اغلب محال است.

  • همه منحصر به فرد بوده و استعداد خاص خود را دارند- هرکس با استعداد خاصی به دنیا می آید؛ یکی هوش بالاتری دارد، دیگری عضلات قوی‌تری دارد. هر یک از ما نقاط قوت و ضعف خاص خودمان را داریم از اینرو مقایسه خودمان با دیگران همانقدر بی ربط است که قیاس سیب و پرتقال با یکدیگر.

  • منابع در اختیار شما و دیگران یکسان نیست- اگر شما از کودکی علاقمند به نوازندگی باشید و پدرتان استاد موسیقی باشد، نسبت به کسی که در خانواده‌ای تهیدست متولد شده که الفبای موسیقی را هم نمی‌دانند، صد پله جلوتر هستید. این همان مزیت پشت پرده‌ای است که اغلب حین مقایسه خودمان با افراد موفق‌تر یا اطلاعی از آن نداریم یا ناخودآگاه مد نظر قرار نمی‌دهیم.


کاربرگ 5-12 تمرین جایگزین مقایسه من- موفقیت دیگران منبع الهام‌ باشد، نه مقایسه

مقایسه انتقادی 

جایگزین مقایسه


 



.





.





.





.





.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد