آنچه که یلسان از دنیای روان برداشت کرده (اهمیت ارزش های زندگی)
اگر میخواهید هم در زندگی شخصی و هم در شغل خود بیشترین موفقیت را کسب کنید، باید زندگی خود را بر پایه ارزشهایی که برای شما بیشترین اهمیت را دارند بنا کنید. برای آنکه بدانید چه چیزی برای شما از همه مهمتر است، باید وقت بگذارید و ارزشهای کلیدی خود را کشف کنید. ارزشها:
راهنمای درونی در تصمیمگیریها- ارزشهای فردی به شما کمک میکند تا تصمیمهای مهمی مانند انتخاب شغل، روابط عاطفی و اولویتهای زندگی را بر اساس اصول درست خود بگیرید.
راهنمای مسیر زندگی- اول از همه، ارزشهای فردی پایه و اساس سنجش اخلاقی ما هستند. آنها به ما کمک میکنند تا بین درست و غلط، خوب و بد تشخیص دهیم و ما را در تصمیمگیریهای اخلاقی راهنمایی میکنند. در دنیایی که دائماً با معضلات اخلاقی روبرو هستیم، داشتن مجموعهای از ارزشهای فردی کاملاً تعریفشده، به ما کمک میکند تا در این موقعیتها با صداقت و اصالت حرکت کنیم.
ارزشها، هویت شما را شکل میدهد- ارزشهای فردی جزء اصلی هویت شما هستند و به شما کمک میکند هنگام معرفی خود به بهترین شکل خود را توصیف کنید.
تصمیمگیری آگاهانه- داشتن درک روشنی از ارزش های زندگی به ما در تعیین اولویتها و تصمیمگیری کمک میکند. به ما این امکان را میدهد که اعمال و رفتار خود را با آنچه به آن باور داریم و برایمان مهم است هماهنگ کنیم. وقتی ارزشهایمان را روشن کنیم، میتوانیم انتخابهایی داشته باشیم که در راستای اهداف و آرزوهایمان باشد و این میتواند منجر به زندگی رضایتبخشتر و معنادارتر شود.
تعیین کننده اولویتها- این ارزشها به شما کمک میکند تا اولویتهای خود را در زندگی مشخص کنید و به تعیین اهداف بلندمدت بپردازید.
ایجاد روابط قوی- وقتی ارزشهای مشابهی را با کسی به اشتراک میگذاریم، حس ارتباط و تفاهم ایجاد میکند. این کار باعث ایجاد احترام و اعتماد میشود و میتواند به عنوان پایهای قوی برای روابط طولانی مدت عمل کند. برعکس، زمانی که با فردی که دارای ارزشهای متضاد است در ارتباط هستیم، میتواند منجر به درگیری و تنش و در نهایت به هم خوردن رابطه شود.
راهنمایی در تعاملات اجتماعی- ارزشهای فردی نقش مهمی در تعامل شما با دیگران ایفا میکند و باعث میشوند، ارتباطات مثبت و سالمی با دیگران برقرار کنید.
آرامش و رضایت درونی- وقتی اعمال و رفتار ما با ارزشهایمان همسو باشد، احساس آرامش و رضایت درونی را تجربه میکنیم. از سوی دیگر، زمانی که به شیوهای رفتار میکنیم که با ارزشهایمان در تضاد است، ممکن است احساس گناه، شرم یا پشیمانی را تجربه کنیم. این احساسات منفی میتواند منجر به استرس، اضطراب و سایر مشکلات سلامت روان شود.
کمک به رشد و توسعه فردی- ارزشهای فردی در انتخاب شغل و تصمیمگیریهای مهم به شما کمک میکند و انگیزه بیشتری برای تعهد به کار و توسعه فردیتان میدهد.
شناخت هدف زندگی- وقتی ارزشهایمان را به وضوح بشناسیم، میتوانیم تشخیص دهیم که چه چیزی به زندگی ما معنا و هدف میدهد. این میتواند به ما کمک کند تا نقاط قوت و علایق خود را شناسایی کنیم و ما را در انتخاب شغل یا سبک زندگی که با ارزشهای ما همسو باشد راهنمایی کند. در نهایت منجر به احساس آرامش و رضایت در زندگی ما میشود.
خوشبختی و رضایت از زندگی- زمانی که شما زندگی خود را بر اساس ارزشهای فردی شکل میدهید، اغلب احساس رضایت و خوشبختی بیشتری در زندگی میکنید.
رشد و توسعه فردی- با گذشت زندگی، ارزشهای ما ممکن است تغییر کنند، تکامل یابند یا اصلاح شوند. با تأمل در ارزشهای خود، میتوانیم درک عمیقتری از خود و دنیای اطراف خود به دست آوریم. دستیافتن به یک درک واضح از خود قدمی مهم برای رشد و توسعه فردی است.
کاربرگ 18-14 بازتاب های من- اهمیت ارزش های زندگی
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
آنچه که آرنام از دنیای روان برداشت کرده (ارزش های فردی)
ارزشهای فردی هر چیزی هستند که از نظر شما اهمیت دارند. آنها ویژگیهایی هستند که شما را به دنبال رویاهایتان سوق میدهند و نحوه برخوردتان با تصمیمها را شکل میدهند:
کاربرگ 18-13 سه ارزش برتر من
1.
_________________________________________________________
2.
_________________________________________________________
3.
_________________________________________________________
در بسیاری از مواقع حس عدم رضایت از خود یا شکست و سرخوردگی با بحث «ارزش»های هر فرد در زندگی ارتباطی تنگاتنگ دارد. گاهی این حس ناکامی به سبب دست نیافتن به ارزشهاست و گاه به دلیل چیدمان و اولویت بندی ناصحیحِ آنها. بسیاری از موضوعاتی که ما آنها را «ارزش» میپنداریم، ناشی از محیطی است که در آن رشد کرده و تربیت شدهایم. این ارزشهای اکتسابی میتوانند با عقل آدمی همسو و یا در تضاد باشند. بسته به محیط و شیوهی تربیتی افراد، ارزشها از شخصی تا شخص دیگر متفاوت خواهد بود. فکر کنید که در ماه گذشته چگونه وقت خود را سپری کرده اید. تخمینا چقدر وقت خود را وقف فعالیت هایی کرده اید که مطابق با سه ارزش اصلی شما هستند. (به کاربرگ 18-13 مراجعه کنید). اگر اختلاف زیادی بین اولویتهای ارزشیتان و کارهای انجام شده خود را شاهد بودید، لازم است اولویت بندی را مجددا انجام دهید. در کاربرگ 18-14، نحوه طرح ریزی مجدد خود را یادداشت کنید تا موارد مهمتر بشکل بهتری انعکاس یابند. ایجاد این تغییرات احتمالاً رضایت شما را در دراز مدت بهبود می بخشد.
آنچه که اهورا از دنیای روان برداشت کرده (لذت از کار)
اگر از کاری که می کنید لذت نبرید، بعد از مدتی دچار کسلی یا روزمرگی میشوید. و موضوع تنها به همین جا و محیط کار ختم نمی شود، بلکه آثار آن در شخصیت و یا رفتار شما در محیط خانه اثر می گذارد.
از معاشرت با افرادی که با آنها کار میکنید لذت ببرید- لبخند بزنید و با همکاران خود به صورت اثربخش مرتبط شوید. آنها را بشناسید و از معاشرت با آنان دوری نکنید. اگر از گذراندن وقت با افرادی که با آنها کار میکنید لذت میبرید، این میتواند کمک زیادی به لذتبخشتر کردن کار شما کند.
بر روی کار مورد نظر تمرکز کنید- سعی کنید حواستان با نگرانی در مورد کارهای دیگری که باید انجام دهید پرت نشود به بیان دیگر سعی کنید در لحظه زندگی کنید.
استراحت به اندازه کار مهم است- حتی شده برای پنج دقیقه از کار دست بکشید و کمی در فضای باز استراحت کنید. علاوه بر استراحت جسمی ذهن شما برای بازیابی انرژی خود برای ادامه کار در طول روز نیاز به این استراحت دارد.
در مورد انتظاراتی که از شما میرود شفاف و صریح باشید- هرچه با مدیر خود و سایر افرادی که با آنها کار میکنید، صریحتر و مصممتر باشید، در درازمدت برای شما بهتر خواهد بود.
کار خود را در محل کار رها کنید- وقتی در میانه یک پروژه سخت با تاریخ تحویل طولانی هستید، به راحتی میتوانید آنقدر تحت تاثیر کار خود قرار بگیرید که آن را با خود (به صورت ذهنی) به خانه ببرید. این نه تنها برای سلامت روانی شما مضر است، بلکه ممکن است روابط شما با دوستان و خانواده نیز آسیب ببیند و ممکن است از شغل خود عصبانی شوید.
هر جا نیاز است کارها را به دیگران محول کنید.
چندین کار بی نتیجه است- از چند وظیفه ای که در روز به شما سپرده شده است تک تک سراغ کارها بروید و با تمرکز بالا و کافی به آنها بپردازید.
محیط کاری خود را خوشایندتر کنید- یاد بگیرید در محیط کاری شوخی و سرگرمی بیشتری داشته باشید، بیشتر بخندید و احساس خوب به دست آورید.
روز خود را قبل از آنکه به خانه برگردید مرور کنید.
هنگامی که کار را ترک میکنید از فکر آن بیرون بیایید- نگذارید دغدغههای شغلی، ذهن شما را به خود مشغول کند. زمانی که از محیط کار خارج میشوید با همه وقایع و اتفاقات کاری خداحافظی کنید.
عاشقانه کار را انتخاب کنید- زمانی که کاری را انتخاب می کنید به این نکته فکر کنید که آن را آنقدر دوست دارید که دائم به آن مشغول باشید و از آن خسته نشوید. حس بد به کار باعث به هدر رفتن انرژی شما خواهد شد و شما را بیش از اندازه خسته میکند.
حفظ آرامش در چالش ها- سعی کنید در شرایط بحرانی و سخت، در بحث های تنش زا و گفتمان عصبی عجولانه وارد فاز تصمیم گیری های احساسی نشوید.
برای روبهرو شدن با روز خود، انگیزه بگیرید- نگرش مثبت میتواند باعث لذت و همینطور اثربخشی بیشتر فعالیتهای شما در آن روز شود.
برنامهریزی کنید و لیست کارهای روزمره را تهیه کنید.
مراقب فرسودگی شغلی باشید- ممکن است به دلیل استرس، کار بیش از حد و فرسودگی احساس غم و اندوه کنید. با پیشرفت فرسودگی شغلی، به تدریج مستأصل و افسرده تر میشوید تا جایی که رفتن به سر کار برایتان دشوار است. قبل از اینکه فرسودگی شغلی به این حد برسد، باید از یک متخصص کمک بگیرید.
چشمانداز شغلی خود را ببینید- یکی از توصیههایی که میشود این است که برخی کارهای داوطلبانه انجام دهید تا دیدگاه وسیعتری نسبت به دنیای پیرامون خود به دست آورید و همچنین سعی کنید راهی برای مشارکت کلی در جامعه بیابید.
شما فراتر از شغلتان هستید- هویت شخصی خود را بیش از حد به کار خود پیوند نزنید.
کارتان را نوعی بازی فرض کنید- برای مثال اگر فروشنده هستید، فکر کنید جنس شما همان توپ است و مشتری شما یار شما است. هر زمان که توانستید جنسی را بفروشید احساس کنید که پاس گل دادید و شادی کنید. یا می توانید با هر بازی دیگر مشابه سازی کنید.
برگه 18-12 آزمون شفاف سازی ارزش ها- راهکار فوق العاده برای لذت بردن از کار
برای چه چیزی ارزش قائل هستید؟ چه مقدار از وقت خود را به فعالیت هایی اختصاص می دهید که با ارزش های شما معنادار و سازگار هستند؟ آیا شما زندگی خود را بر اساس آن ارزش ها سپری می کنید؟ اگر نه، احتمالاً آنطور که می خواهید خوشحال نیستید.
تمرین!
آزمون شفاف سازی ارزشها می تواند به شما کمک کند. روی آنچه که واقعا برای شما مهم است تمرکز کنید. پس از انجام دادن تمرین بعدی، می توانید از نتایج حاصله برای تغییر مسیر برنامه زندگی خود به روشی معنادارتر استفاده کنید.
1. تمام موارد فهرست شده در کاربرگ 18-12 را بخوانید.
2. دور هشت موردی که بیشترین جایزه را به آنها می دهید، خط بکشید.
3. از این هشت مورد، سه مورد برتر خود را انتخاب کنید و آنها را در کاربرگ 18-13 بنویسید.
آنچه که سلجوق از دنیای روان برداشت کرده (بهبود خودکنترلی)
خودکنترلی توانایی تنظیم و تغییر دادن پاسخ های شما برای جلوگیری از رفتار های نامطلوب ، افزایش رفتار های مطلوب و دستیابی به اهداف بلند مدت است.
برنامهریزی زودهنگام- برنامه ریزی زودهنگام، حتی در شرایطی که افراد اثرات تخلیهی نفس را تجربه کردهاند، میتواند اراده را بهبود بخشد.
کوچک شروع کنید- اهداف کوچکی را تعیین کنید و برای تکمیل آنها به خودتان پاداش دهید.
اهداف واقعبینانه تعیین کنید- بخشی از دلیل عدم موفقیت در رابطه با بهبود خودکنترلی، ناامید شدن از خود بهدلیل عدم دستیابی سریع به اهداف است. در تعیین اهداف به این مسئله توجه کنید که شما قصد دارید این تغییرات را آهسته و پیوسته انجام دهید. از سوی دیگر هر چقدر هدف مشخصتر باشد، افراد بهتر میتوانند به آن برسند.
از وسوسهها پرهیز کنید- این روشی مؤثر و در دسترس برای استفادهی بهینه از خودکنترلی است. اجتناب از وسوسهها این اطمینان را به شما میدهد که قبل از اینکه بهواقع ضروری باشد، از خود کنترلی موجود در درونتان کاملا «استفاده» نمیکنید.
گفتگوی درونی منفی را کنار بگذارید.
بزرگ فکر کنید- به یاد آوردن تصویر و فکر بزرگ از خودتان، شما را از تصمیمگیریهای بی پروا نگه میدارد. هنگامی که تاثیرات بلندمدت رفتار خود را درک میکنید، حفظ خونسردی و خودکنترلی آسانتر است.
کمی استراحت کنید- خود کنترلی به ما کمک میکند که برای دستاوردهای طولانی مدت، دردهای کوتاه را تحمل کنیم.
هر بار روی یک هدف تمرکز کنید- تعیین اهداف زیاد به طور همزمان معمولا رویکردی بیاثر خواهد بود. حذف ارادهی شما در یک زمینه میتواند خود کنترلی را در زمینههای دیگر کاهش دهد. بهتر است هدف خاصی را برگزینید و انرژی خود را روی آن متمرکز کنید.
تمرینات بدنی انجام دهید- ورزش بدنی قشر پیشپیشانی (ناحیهای از مغز که مسئول کنترل خود است) را فعال میکند.
به خودتان انگیزه دهید- دلایل روشنی برای خود داشته باشید که چرا میخواهید رفتار خود را کنترل کنید و آنها را به طور مداوم به خود یادآوری کنید. سعی کنید انگیزه درونی پیدا کنید زیرا انگیزه بیرونی به مرور زمان کمرنگ میشود.
خودتان را بشناسید- به چیزهایی که حواستان را پرت میکند و تمرکزتان را جلب میکند، توجه کنید. سپس، از این اطلاعات برای بهبود خودکنترلی کمک بگیرید.
کمتر تصمیم بگیرید- اگر مراقب نباشید، به سرعت انرژیتان تمام میشود و کنترل خودتان دشوار خواهد شد. برای جلوگیری از این کار میتوانید لباسها، وعدههای غذایی و برنامههای ورزشی خود را برای هفته برنامهریزی کنید تا مجبور نباشید در یک حالت روانی ضعیف تصمیمی بگیرید.
برای افکار هیجانی خود محدودیت زمانی مشخص کنید-تخصیص زمان بیشتر برای تفکر در مورد اقدام به انجام کاری به شما کمک میکند تا شرایط را منطقیتر ارزیابی کنید. برای مثال قبل از خرید، لیستی از اقلامی که تصمیم دارید خریداری کنید را تهیه نمایید. سپس به مدت بیست و چهار ساعت آنها را مرور کرده و در مورد ضرورت خرید هر یک از آنها فکر کنید.
عواقب را به خودتان یادآوری کنید- فقدان خودکنترلی میتواند بر عزت نفس، تحصیلات، شغل، امور مالی، روابط و سلامت کلی شما اثرات منفی بگذارد. یادآوری این عواقب میتواند به شما کمک کند تا هنگامی که در جهت خودکنترلی تلاش میکنید، انگیزهی خود را بهخوبی حفظ کنید.
افکار و رفتار خودتان را دوباره ارزیابی کنید- وقتی با یک موقعیت چالش برانگیز مواجه میشوید، نفس عمیق بکشید و از آن لحظه برای تأمل در افکار و اعمال خود استفاده کنید. این کار به شما کمک میکند تا در ضمن اجتناب از واکنشهای تکانشی، تصمیمگیری کنترلشده و آگاهانهتری بگیرید. اگر قبل از اقدام فکر کنید، بعد از آن انتخابهای متفکرانهای انجام خواهید داد که با اهداف شما همسو باشد.
از خودتان بپرسید «چه میشود اگر؟»- این استراتژی شامل در نظر گرفتن پیامدهای بالقوه اقدامات شما و همسویی آنها با اهدافتان است. از استراتژی “چه میشود اگر؟” برای ارزیابی نتایج بالقوه تصمیمات مختلف استفاده کنید و موردی را انتخاب کنید که بیشتر با ارزشهای شما هماهنگ است.
تمرکز خود را معطوف چیز دیگری کنید- با انجام دادن کاری سعی کنید حواس خود را پرت کنید. در این حالت مقاومت در برابر افکار و وسوسهها برای شما راحتتر خواهد بود. علاوه بر حواسپرتیهای لحظهای میتوانید زمانی که در این موقعیتها قرار گرفتید از فعالیتهایی جایگزین استفاده کنید.
کاربرگ 18-11 تقویت خودکنترلی- افزایش خودکنترلی و رضایت بلند مدت
1. شرح مختصری از واقعه زندگی خود را بنویسید که در آن تسلیم انگیزه ها شده اید یا انتظار رضایت آنی را داشتید.
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
2. چگونه افزایش خودکنترلی ممکن است رضایت بلند مدت شما را بهبود بخشد.
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
3. بر اساس آنچه نوشته اید، هدفی برای تغییر ایجاد کنید.
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
4. اگر بخواهید به این هدف جدید دست یابید، چگونه زندگی شما برای بهتر شدن تغییر خواهد کرد.
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________