کنترلگری شامل مجموعهای از صفات همچون توجه به جزئیات، خودانضباطی، کنترل هیجانی، پشتکار و قابل اطمینان بودن است. بنابراین کنترلگری لزوما ویژگی منفی نیست اما وقتی همه این صفات به صورت افراطی و غیرقابل انعطاف به کار گرفته شوند باعث میشود کنترلگری اثرات مخربی داشته باشد. بنابراین کنترلگری در شکل منفی آن شامل فردی سختگیر، کمالگرا، متعصب، انعطافناپذیر و از لحاظ هیجانی و شناختی بازداری شده است. کمالگرایی وسواسی، سختگیری و رفتار مبتنی بر قاعده افراد کنترلگر را مستعد اضطراب میکند. راهکار:
تمرین پذیرش- کمک گرفتن از قانون پذیرش، میتواند کمک زیادی به این افراد کند. شخص کنترلگر باید بپذیرد که فقط میتواند خودش را کنترل کند. پذیرش این موضوع او را از استرس و مسئولیت رها خواهد کرد. یکی از روشهایی که به این کار کمک میکند زندگی در لحظه است. زیرا فرد را از رنج اتفاقات گذشته و استرس اتفاقات آینده رها میسازد. کتاب هنر در لحظه زندگی کردن در این رابطه کمک زیادی به افراد میکند. همچنین یکی دیگر از راههای رهایی از گذشته و آینده انجام انواع مدیتیشن است.
افزایش آرامش و صلح- وقتی در نظر بگیرید که تلاش برای کنترل همه چیز باعث استرس و اضطراب می شود، منطقی است که رها کردن کنترلگری موجب افزایش آرامش و صلح شود، زیرا آرامش و اضطراب متضاد یکدیگر هستند.
آمادگی بهتر برای موارد غیر منتظره- وقتی کمتر در مورد یک نتیجه خاص برای یک موقعیت پافشاری کنید، در موقعیت بهتری برای مدیریت هر نتیجه ای خواهید بود. افرادی که کنترل را کنار گذاشته و تسلیم شده اند، به راحتی می توانند هر غافلگیری را که زندگی برایشان ایجاد می کند، تحمل کنند. با داشتن دلبستگی کمتر، آنها بهتر می توانند با جریان حرکت کنند. این بدان معناست که هر چقدر که زندگی از هم بپاشد، آنها خوب خواهند بود، بجای اینکه حس خوب بودن خود را به نتایج خاصی وابسته کنند که ممکن است خارج از کنترل شان باشد.
به چالش کشیدن ترسها- ریشه بسیاری از رفتارهای کنترلی ممکن است ناشی از ترس باشد. فرد باید دقیقا بفهمد که از چه چیزی میترسد و مشخص کند که این ترس واقعی است یا خیر. فرد کنترلگر باید با ترسهای خود کنار بیاید و به این نتیجه برسد که هر کاری هم انجام دهد، کنترل همه امور امری غیر ممکن است.