آنچه که شادلئک از دنیای روان برداشت کرده (اصول حل مشکلات زندگی و کار)
انتخابهایی که ما خواهیم داشت میتوانند بهترین یا بدترین دوست ما باشند. هر انتخابی که در زندگی انجام میدهیم میتواند ما را به هدفمان نزدیکتر کند یا ما را به سمت شکست هدایت کند.
- تعریف مشکل- اگر نتوانیم مشکل را درست تعریف کنیم، نمی توانیم راه حل مناسبی برایش پیدا کنیم و یا آن راه حل به درد رفع مشکل نمی خورند. در این زمان باید ببینید که کدام مسئله یا مشکل اهمیت بیشتری دارد و باید در اولویت اول حل شود.
- پذیرش مسئله- بسیاری از افراد وقتی با یک مسئله یا چالش روبرو می شوند، ممکن است انکارش کنند و با این کار باعث شوند که یک مشکل ساده و قابل حل ، به مرور زمان پیچیده و سخت بشود.
- گلچین فکری- با دیگران صحبت کرده و از مهارتها و تجاربشان استفاده کنید. هر چه این افراد در مورد مسئلهی مورد نظر شما داناتر و ماهر تر باشند، بیشتر میتوانند به شما در حل مسئله کمک کنند. در این صورت همه برای ابراز نظرات خود فعال میشوند. هر کس صحبت میکند و در حد توان خود به حل مشکل کمک مینماید. به زبان خودمانی، وقتی همه عقلهایشان را روی هم میگذارند، نتیجه یقینا بهتر خواهد شد.
- پیدا کردن راه حل- وقتی مسائل تان را خوب شناختید و آنها را برای خودتون تعریف کردید، هر راه حل و روشی که برای رفع آنها به فکرتان می رسد را روی یک کاغذ بنویسید. اصلا مهم نیست که راه حل ها خوب باشند یا بد، یا اصلا ممکن است به نظرتان مسخره بیایند.
- داشتن پشتکار- اگر هزار راه حل را امتحان کردید و نتیجه نگرفتید، ناامید نشوید و راه حل هزار و یکم را هم امتحان کنید. تلاش هیچگاه بینتیجه و بیپاسخ نمیماند. دست از کار نکشید و بدانید تلاش با چاشنی صبر، یکی از زیباترین ترکیبهایی است که بشر به آن معنا میبخشد. در برخورد با هر مشکلی به جای اینکه کاسهی «چه کنم چه کنم» به دست بگیریم، شجاعانه باید به دل مشکلات حمله کنیم و مطمئن باشیم که بالاخره میتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم.
- علم و آگاهی به موضوع- دانش و آموختههای هر کس عامل مهم در توانایی تجزیه و تحلیل مسائل است که به انتخاب میانجامد.
- ارائه راه حلهای ممکن- فهرستی از راهحلهای ممکن تهیه کرده تا بتوانید بهترین آنها را انتخاب کنید. به همین دلیل هیچ راهحلی را از جا نیندازید؛ حتی آنهایی که تصور میکنید ممکن است زیاد کارآمد نباشند. سپس این راهحلها را بر اساس کارایی، هزینه، بلندمدت یا کوتاهمدت بودن آن و سایر عواملی که به نظر شما مهم هستند، دستهبندی کنید.
- تفکر- سرنوشت ما را افکارمان میسازد و رمز موفقیت جهت رسیدن به اهدافمان در تفکر مثبت است، وقتی تفکر مثبت و زندگی هدفمند باشد و ما رسالت خود را بدانیم، مسلماً انتخابهایی داریم که مبنای آن را تفکر تشکیل میدهد.
- انتخاب- اگر در انتخابهایمان پیروز نبودیم، باید ببینیم کجاهای زندگیمان، در مسیر زندگی و در زمان انتخاب، سرگرم کارهای نه چندان مفید و یا تحت تأثیر فشارها و حدیثهای مردم با عجله تصمیم گرفتهایم بدون اینکه به خودمان فرصتی بدهیم و به اطرافمان نگاهی بیاندازیم و مسائل را به درستی بررسی کنیم.
- استفاده از خلاقیت- مهارت حل مسئله گاهی اوقات راه و روشهای قدیمی برای حل یک مسئله کاربردی ندارد، به همین علت پرورش خلاقیت و داشتن ایدههای جدید میتواند به کشف راه حلهای صحیح برای حل مسئله کمک کند.
- باور- باور داشتن به این که شما توانا هستید و خود را فردی مثبت و فعال میبینید و حاضر هستید تا سر حد لزوم در رسیدن به هدف خود مطالعه و کوشش کنید و همیشه به سمت هدف پیش خواهید رفت.
- پذیرش اشتباهات- افراد کمال طلب به علت اینکه نمیخواهند هیچ اشتباهی را انجام دهند، معمولا قدرتی برای کشف راه حل درست ندارند. پذیرش اشتباهات زندگی باعث میشود از آنها درس بگیرید و از تجربههای خود، برای حل مسئلههای مختلف استفاده کنید.
- حل مشکل- در این مرحله ما راه حلی را که از تمام جوانب سنجیده ایم و انتخاب کرده ایم را برای حل مشکل مان اجرا می کنیم.
- برنامه برای شکست و ناامیدی- همیشه راه حلهای جایگزین داشته باشید تا در صورت شکست، از آنها استفاده کنید. اگر راه حلی که انتخاب کردهاید، برای حل مسئله کارساز نبود، ناامید نشوید و برای یافتن راه حلهای جدید، دوباره تلاش کنید.
- ارزیابی نتایج- اگر راه حل ما به نتیجه نرسید، دوباره باید به لیست راه حل ها نگاه کنیم و یک روش جدید را برای حل مشکل انتخاب کنیم. در این بین حتی ممکن است ما به راه حل های جدیدی برسیم که قبلا به ذهنمان نرسیده بود.
- واقعبینی و صبوری- در برخورد با مشکلات، راه حلهای واقعبینانه برای حل مسئله پیدا کنید و رویایی فکر نکنید. برای رسیدن به راه حل مناسب برای حل مساله، عجله نکنید و صبورانه تمام گامهای حل مساله را طی کنید تا به راه حل درست برسید.
- اجرا راه حل- با توجه به اولویتبندی راهحلهایتان، میتوانید سه راهحل برتر را انتخاب کرده و به ترتیب آنها را به کار بگیرید تا یکی از آنها جواب دهد. علاوه بر این، باید قبل از اجرای راهحلها، یک برنامهریزی داشته باشید که میتواند شامل موارد بعدی باشد: جدول زمانی برای اجرای راهحل، مشخص کردن معیارهای کارایی یک راهحل.
- مسئولیت- در قبال این انتخاب مسئولیت عواقب آن را نیز بپذیریم و وقتی موفق میشویم و میگوییم من موفق شدم، موفقیت کسب کردم، خوشحال میشویم و خود را صاحب اختیار و متعهد به انتخابی میدانیم که از آن ما بوده است.
- تحلیل نتایج- بعد از اجرای راهحلها نوبت به تحلیل نتایج میرسد. برای این کار میتوانید این سوالات را از خود بپرسید: آیا این راهحل جواب داد؟ آیا راهحل خوبی بود؟ بعد از انجام این تکنیک های حل مسئله، بعد از مدتی این تکنیک های خلاقیت و حل مسئله به عادت تبدیل خواهند شد و میتوانید ناخودآگاه از این مراحل برای حل تمامی مشکلات خود استفاده کنید.
- انجام و نظارت عملی بر راه حل- ممکن است لازم باشد با ذینفعان مختلف، از جمله ارائه دهندگان، سیاست گذاران، یا هر شخصی که مسئول پشتیبانی یا تسهیل اجرای راه حل است، ارتباط برقرار کرده و با آنها همکاری کنید. در عین حال، ممکن است نیاز به جمع آوری، اندازه گیری یا گزارش داده ها و شاخص های نشان دهنده پیشرفت کار و تأثیر راه حل را بر مسئله و نتایج آن داشته باشید. همه این فعالیتها به شما کمک میکنند تا شواهد را در عمل به کار برده و ببینید که آیا این راهحل میتواند شیوهای ایمن و واجد شرایط به اهداف مورد انتظار دست یابد یا خیر.
کاربرگ 12-10 انتخاب من (4)
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
فهرست فصل دوازدهم این کتاب
--------------
همه مطالب: