برنامه ریزی سفر به اروپا برای خانواده (90) |
به پسرم اجازه دادم با فارغ التحصیل شدن به سفر برود. (85) |
مجبور شدم برم مبلمان جدید برای اتاق خواب بخرم. (80) |
یک روز میروم بدون اینکه از شوهرم بپرسم. اگر دوستم دارد. (70) |
برای یک روز میروم بدون اینکه از شوهرم بپرسم حالم خوب است یا نه. (60) |
به تعویق انداختن بسته بندی چمدان تا روز قبل از سفر . (50) |
دو روز بدون زنگ زدن پیش مادرم میروم تا او را چک کنم. (45) |
هر روز از پسرم در مورد تکالیفش سوال نمیپرسم. (30) |
یک بار به جای ده بار معمول برنامه های سفرم را چک می کنم. (40) |
دعوت دوستم اجو به ناهار. (20) |
تصور داشتن چک برگشتی. (15) |
گذاشتن ظروف یک شبه در سینک. (10) |
مثال!
خانم ژیلا تا حد مرگ از پرواز می ترسد. او که مجبور به پرواز برای تجارت است، آنقدر مضطرب است که قبل از سوار شدن، سه نوشیدنی در بار فرودگاه می نوشد. بعد از اینکه او وارد هواپیما می شود، سه نوشیدنی دیگر مینوشد و موقع فرود با آن پاتیلی به سختی میتواند از هواپیما خارج شود. تماشای چرخیدن چمدان ها بر روی کمربند بارگیری باعث تهوع او می شود.
صبح روز بعد، ژیلا در جلسه هیئت مدیره احساس سردرد و شکم درد می کند. با خوردن یک مشت آسپرین و رفتن مکرر به دستشویی بهبود نمی یابد و او متقاعد می شود که مشکلی دارد. او قول می دهد که راه بهتری برای مقابله با ترس پرواز خود پیدا کند. کاربرگ 9-9 پلکان ترس او را نشان می دهد.
مثال!
آقای یارارلی از حملات پانیک و ترس از جمعیت رنج می برد. حملات پانیک او شامل تعرق، ضربان قلب سریع و سنگینی وحشتناک در قفسه سینه است. وقتی حمله ای رخ می دهد، یارارلی احساس می کند ممکن است بمیرد. یارارلی از مکان های شلوغ دوری می کند. او در اواخر شب، در حالی که افراد کمی در اطراف مراکز خرید هستند، به خرید مواد غذایی میپردازد، و همه خریدهای دیگر را از طریق اینترنت انجام میدهد تا بتواند از مراکز خرید دوری کند. او در جاهایی که فکر می کند ممکن است برای فرار مشکل داشته باشد، مانند سالن های شلوغ سینما، بدترین احساس را دارد. کاربرگ 9-10 پلکان ترس یارارلی را نشان می دهد.
هشدار!
اگر اضطراب شما شامل علائم فیزیکی قابل توجهی مانند دشواری در تنف و کاهش ضربان قلب است، باید قبل از درمان اضطراب با پزشک خود مشورت کنید.