فکر متهم: طاقت دیدن حالت دافعه در چهره دوست دخترش را ندارد.
دفاع از فکر | دادرسی به فکر |
من قبلا ظاهر شوکه شده مردم را دیده ام. | به نظر می رسد خانواده من به دیدن زخم های من عادت کرده اند. |
مردم با دیدن زخم های سوختگی دفع می شوند. | تیم پزشکی شوکه به نظر نمی رسید. |
یادم میآید مادرم وقتی میدید چقدر سوختگی دارم، گریه میکرد. | |
پس از عمل جراحی، فیزیوتراپیست اظهار داشت که اثر سوختگیهای من دائمی خواهند بود و من فقط باید یاد بگیرم که با آنها زندگی کنم. | |
گاهی اوقات وقتی برای معاینه می روم، می شنوم که مردم در مورد من صحبت می کنند. |
این پرونده تاکنون برای وکیل مدافع بسیار خوب و برای دادسرا بسیار ضعیف پیش می رود. بنابراین، یولداش کاملاً متقاعد شده است که افکار او بازتاب حقیقی دارد و اوضاع همین طور است که او می بیند! او نمی تواند متقاعد شود که افکارش را تغییر دهد. درمانگر به او میگوید که شروع خوبی داشته است، اما از او میخواهد که سؤالات تحقیقی دادستان را در کاربرگ 6-3 در نظر بگیرد و تأملات خود را در مورد آن سؤالات بنویسد (به کاربرگ 6-4 مراجعه کنید).