بگو مگو در افسردگی و اضطراب

آیا شما بیش از حد نگران و غمگین می باشید؟ خبر خوب! شما می توانید بر این مشکلات غلبه کنید.از این کتاب به عنوان مکملی برای مشاوره استفاده نماِئید. برای تسهیل به برگه ها مراجعه و از اولین مطلب شروع به خواندن کنید. نتیجه را با انجام تمرینات خواهید گرفت.

بگو مگو در افسردگی و اضطراب

آیا شما بیش از حد نگران و غمگین می باشید؟ خبر خوب! شما می توانید بر این مشکلات غلبه کنید.از این کتاب به عنوان مکملی برای مشاوره استفاده نماِئید. برای تسهیل به برگه ها مراجعه و از اولین مطلب شروع به خواندن کنید. نتیجه را با انجام تمرینات خواهید گرفت.

داستان زندگی کنونی مایا- دیدن نور امید در زندگی (کاربرگ 3-15)

مایا: من ممکن است پول و کمی اعتبار داشته باشم، اما لیاقت هیچ کدام را ندارم. فکر نمی کنم برای موقعیتی که دارم آنقدر که لازم باشد استعداد داشته باشم. هیچ کس من را دوست ندارد زیرا من دارای برخوردی عصبی هستم. من هیچ دوست یا نزدیکی خوبی با خانواده ام را ندارم. من با بقیه مردم فرق دارم من هرگز جا افتاده نخواهم بود. عصاره شادی در وجودم نیست و من تنها و فراموش شده از دنیا خواهم رفت. زندگی من هیچ معنایی ندارد.

_________________________________________________________


مایا تلاش می کند تا داستان زندگی خود را بازنویسی نماید. وقتی کارش تمام می شود، به مدت یک ماه هر روز داستان جدیدش را می خواند. اگرچه مدتی طول می کشد تا او آغاز خود را باور کند، اما به تدریج شروع به دیدن زندگی خود در نور جدیدی می کند. کاربرگ 3-16 حاوی داستان اصلاح شده او است.


_________________________________________________________ فهرست فصل سوم این کتاب

--------------

همه مطالب:

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد