بگو مگو در افسردگی و اضطراب

آیا شما بیش از حد نگران و غمگین می باشید؟ خبر خوب! شما می توانید بر این مشکلات غلبه کنید.از این کتاب به عنوان مکملی برای مشاوره استفاده نماِئید. برای تسهیل به برگه ها مراجعه و از اولین مطلب شروع به خواندن کنید. نتیجه را با انجام تمرینات خواهید گرفت.

بگو مگو در افسردگی و اضطراب

آیا شما بیش از حد نگران و غمگین می باشید؟ خبر خوب! شما می توانید بر این مشکلات غلبه کنید.از این کتاب به عنوان مکملی برای مشاوره استفاده نماِئید. برای تسهیل به برگه ها مراجعه و از اولین مطلب شروع به خواندن کنید. نتیجه را با انجام تمرینات خواهید گرفت.

بالا بردن شجاعت- استراتژی آرام سازی (5)

بسیاری از مردم برای انجام اموراتی تصمیماتی می گیرند اما اجرای آن تصمیمات را به تعویق می اندازند. چرا؟ زیرا بسیاری از اعمال باعث ایجاد اضطراب، ترس یا پریشانی می شود. اگر انتخاب گزینه ها شما را به وحشت می اندازد، نکات زیر را در نظر بگیرید:


تجسم و تمرین: با استفاده از تصویرسازی در ذهن خود، میتوانید راه حل خود را تمرین کنید. یا حتی آن را با صدای بلند توسط خودتان یا با یک دوست مورد اعتماد تمرین نمائید. هر چه بیشتر تمرین خود را تکرار کنید، بیشتر احساس آمادگی و آرامش خواهید داشت. 

 

صحبت با خود: به جملات مثبتی فکر کنید که می توانید در حین اجرای برنامه تان با خود تکرار کنید. برای یادآوری، آنها را روی کارتی بنویسید تا همراه خود داشته باشید. اظهارات مثبت ممکن است شامل موارد زیر باشد:


• این کار درستی است.

• من می توانم ناراحتی را تحمل کنم. گرفتاری طولانی مدت نخواهد بود.

• من سخت کار کردم تا جایگزین های دیگر را در نظر بگیرم. این بهترین ضربه است.

• من حق مطلق انجام این کار را دارم.


استراتژی آرام سازی: نه تنها سریع و ساده است، بلکه این تکنیک به آرام کردن اضطراب حاد کمک می کند. (برای اطلاعات بیشتر و تمرین با تکنیک های آرام سازی به فصل 13 مراجعه کنید.)

1. نفس آرام و عمیق از طریق بینی خود بکشید.

2. نفس خود را برای چند ثانیه نگه دارید.

3. خیلی آهسته از طریق دهان نفس خود را بیرون دهید.

4. در حین بازدم، صدای خش خش خفیفی در بیاورید.

5. ده بار تکرار کنید.

پس از انجام این توصیه ها، برنامه عاطفی شخصی خود را در کاربرگ 12-11 یادداشت کنید.


اصول حل مشکلات زندگی و کار- انتخاب من (کاربرگ 12-10)

آنچه که شادلئک از دنیای روان برداشت کرده (اصول حل مشکلات زندگی و کار)  

 انتخاب‌هایی که ما خواهیم داشت می‌توانند بهترین یا بدترین دوست ما باشند. هر انتخابی که در زندگی انجام می‌دهیم می‌تواند ما را به هدف‌مان نزدیکتر کند یا ما را به سمت شکست هدایت کند.

  • تعریف مشکل- اگر نتوانیم مشکل را درست تعریف کنیم، نمی توانیم راه حل مناسبی برایش پیدا کنیم و یا آن راه حل به درد رفع مشکل نمی خورند. در این زمان باید ببینید که کدام مسئله یا مشکل اهمیت بیشتری دارد و باید در اولویت اول حل شود. 
  • پذیرش مسئله- بسیاری از افراد وقتی با یک مسئله یا چالش روبرو می شوند، ممکن است انکارش کنند و با این کار باعث شوند که یک مشکل ساده و قابل حل ، به مرور زمان پیچیده و سخت بشود.
  • گلچین فکری- با دیگران صحبت کرده و از مهارت‌ها و تجارب‌شان استفاده‌ کنید. هر چه این افراد در مورد مسئله‌ی مورد نظر شما داناتر و ماهر تر باشند، بیشتر می‌توانند به شما در حل مسئله کمک کنند. در این صورت همه برای ابراز نظرات خود فعال می‌شوند. هر کس صحبت می‌کند و در حد توان خود به حل مشکل کمک می‌نماید. به زبان خودمانی، وقتی همه عقل‌هایشان را روی هم می‌گذارند، نتیجه یقینا بهتر خواهد‌ شد. 
  • پیدا کردن راه حل- وقتی مسائل تان را خوب شناختید و آنها را برای خودتون تعریف کردید، هر راه حل و روشی که برای رفع آنها به فکرتان می رسد را روی یک کاغذ بنویسید. اصلا مهم نیست که راه حل ها خوب باشند یا بد، یا اصلا ممکن است به نظرتان مسخره بیایند. 
  • داشتن پشتکار- اگر هزار راه حل را امتحان کردید و نتیجه نگرفتید، ناامید نشوید و راه حل هزار‌ و‌ یکم را هم امتحان کنید. تلاش هیچ‌گاه بی‌نتیجه و بی‌پاسخ نمی‌ماند. دست از کار نکشید و بدانید تلاش با چاشنی صبر، یکی از زیباترین ترکیب‌هایی است که بشر به آن معنا می‌بخشد. در برخورد با هر مشکلی به جای اینکه کاسه‌ی «چه کنم چه کنم» به دست بگیریم، شجاعانه باید به دل مشکلات حمله کنیم و مطمئن باشیم که بالاخره می‌توانیم مشکلات‌مان را حل کنیم.
  • علم و آگاهی به موضوع- دانش و آموخته‌های هر کس عامل مهم در توانایی تجزیه و تحلیل مسائل است که به انتخاب می‌انجامد.
  • ارائه راه‌ حل‌های ممکن- فهرستی از راه‌حل‌های ممکن تهیه کرده تا بتوانید بهترین آن‌ها را انتخاب کنید. به همین دلیل هیچ راه‌حلی را از جا نیندازید؛ حتی آن‌هایی که تصور می‌کنید ممکن است زیاد کارآمد نباشند. سپس این راه‌حل‌ها را بر اساس کارایی، هزینه، بلندمدت یا کوتاه‌مدت بودن آن و سایر عواملی که به نظر شما مهم هستند، دسته‌بندی کنید.
  • تفکر- سرنوشت ما را افکارمان می‌سازد و رمز موفقیت جهت رسیدن به اهدافمان در تفکر مثبت است، وقتی تفکر مثبت و زندگی هدفمند باشد و ما رسالت خود را بدانیم، مسلماً انتخاب‌هایی داریم که مبنای آن را تفکر تشکیل می‌دهد.
  • انتخاب- اگر در انتخاب‌هایمان پیروز نبودیم، باید ببینیم کجاهای زندگی‌مان، در مسیر زندگی و در زمان انتخاب، سرگرم کارهای نه چندان مفید و یا تحت تأثیر فشارها و حدیث‌های مردم با عجله تصمیم گرفته‌ایم بدون اینکه به خودمان فرصتی بدهیم و به اطرافمان نگاهی بی‌اندازیم و مسائل را به درستی بررسی کنیم.
  • استفاده از خلاقیت- مهارت حل مسئله گاهی‌ اوقات راه و روش‌های قدیمی برای حل یک مسئله کاربردی ندارد، به همین علت پرورش خلاقیت و داشتن ایده‌های جدید می‌تواند به کشف راه حل‌های صحیح برای حل مسئله کمک کند.
  • باور- باور داشتن به این که شما توانا هستید و خود را فردی مثبت و فعال می‌بینید و حاضر هستید تا سر حد لزوم در رسیدن به هدف خود مطالعه و کوشش کنید و همیشه به سمت هدف پیش خواهید رفت.
  • پذیرش اشتباهات- افراد کمال طلب به علت اینکه نمی‌خواهند هیچ اشتباهی را انجام دهند، معمولا قدرتی برای کشف راه‌ حل درست ندارند. پذیرش اشتباهات زندگی باعث می‌شود از آن‌ها درس بگیرید و از تجربه‌های خود، برای حل مسئله‌های مختلف استفاده کنید.
  • حل مشکل-  در این مرحله ما راه حلی را که از تمام جوانب سنجیده ایم و انتخاب کرده ایم را برای حل مشکل مان اجرا می کنیم.
  • برنامه برای شکست و ناامیدی- همیشه راه حل‌های جایگزین داشته باشید تا در صورت شکست، از آن‌ها استفاده کنید. اگر راه حلی که انتخاب کرده‌اید، برای حل مسئله کارساز نبود، ناامید نشوید و برای یافتن راه حل‌های جدید، دوباره تلاش کنید.
  • ارزیابی نتایج- اگر راه حل ما به نتیجه نرسید، دوباره باید به لیست راه حل ها نگاه کنیم و یک روش جدید را برای حل مشکل انتخاب کنیم. در این بین حتی ممکن است ما به راه حل های جدیدی برسیم که قبلا به ذهنمان نرسیده بود. 
  • واقع‌بینی و صبوری- در برخورد با مشکلات، راه حل‌های واقع‌بینانه برای حل مسئله پیدا کنید و رویایی فکر نکنید. برای رسیدن به راه حل مناسب برای حل مساله، عجله نکنید و صبورانه تمام گام‌های حل مساله را طی کنید تا به راه حل درست برسید.
  • اجرا راه‌ حل- با توجه به اولویت‌بندی راه‌حل‌هایتان، می‌توانید سه راه‌حل برتر را انتخاب کرده و به ترتیب آن‌ها را به کار بگیرید تا یکی از آن‌ها جواب دهد. علاوه بر این، باید قبل از اجرای راه‌حل‌ها، یک برنامه‌ریزی داشته باشید که می‌تواند شامل موارد بعدی باشد: جدول زمانی برای اجرای راه‌حل، مشخص کردن معیارهای کارایی یک راه‌حل.
  • مسئولیت- در قبال این انتخاب مسئولیت عواقب آن را نیز بپذیریم و وقتی موفق می‌شویم و می‌گوییم من موفق شدم، موفقیت کسب کردم، خوشحال می‌شویم و خود را صاحب اختیار و متعهد به انتخابی می‌دانیم که از آن ما بوده است.
  • تحلیل نتایج- بعد از اجرای راه‌حل‌ها نوبت به تحلیل نتایج می‌رسد. برای این کار می‌توانید این سوالات را از خود بپرسید: آیا این راه‌حل جواب داد؟ آیا راه‌حل خوبی بود؟ بعد از انجام این تکنیک های حل مسئله، بعد از مدتی این تکنیک های خلاقیت و حل مسئله به عادت تبدیل خواهند شد و می‌توانید ناخودآگاه از این مراحل برای حل تمامی مشکلات خود استفاده کنید.
  • انجام و نظارت عملی بر راه حل- ممکن است لازم باشد با ذینفعان مختلف، از جمله ارائه دهندگان، سیاست گذاران، یا هر شخصی که مسئول پشتیبانی یا تسهیل اجرای راه حل است، ارتباط برقرار کرده و با آنها همکاری کنید. در عین حال، ممکن است نیاز به جمع آوری، اندازه گیری یا گزارش داده ها و شاخص های نشان دهنده پیشرفت کار و تأثیر راه حل را بر مسئله و نتایج آن داشته باشید. همه این فعالیت‌ها به شما کمک می‌کنند تا شواهد را در عمل به کار برده و ببینید که آیا این راه‌حل می‌تواند شیوه‌ای ایمن و واجد شرایط به اهداف مورد انتظار دست یابد یا خیر.


کاربرگ 12-10 انتخاب من (4)

_________________________________________________________

_________________________________________________________

_________________________________________________________

_________________________________________________________


انتخاب- مهارت‌های ارتباطی، اعتماد به نفس، فعالیتهای اجتماعی (4)

به منظور انتخاب نحوه رسیدگی به مشکل خود، باید هر گزینه و محتمل ترین نتیجه آن را به دقت در نظر بگیرید (به کاربرگ 12-9 مراجعه کنید). در صورت تمایل به اجرا گزینه ها، به این فکر کنید که هر گزینه چه احساسی در شما ایجاد می کند. برخی از گزینه ها ممکن است بسیار دشوار به نظر برسند. بدیهی است برخی از گزینه ها را شما انتخاب نخواهید کرد. 


وقتی انتخاب کردید، به آن متعهد شوید حتی اگر خیلی سخت به نظر برسد. ممکن است بخواهید به دیگران بگویید که قصد انجام چه کاری را دارید، زیرا انتشار این خبر اغلب تعهد را محکم تر می کند و باعث می شود قبل از عقب نشینی یا تسلیم شدن دو بار فکر کنید.


شاید اینطور به نظر نرسد، اما تصمیم گرفتن برای عدم انتخاب، واقعاً یک انتخاب است. انجام ندادن کاری، نتایج محتمل خودش را دارد.


مثال!

آقای دایان گزینه‌های خود و پیامدهای بالقوه‌شان را می سنجد و تصمیم می‌گیرد تا روی مهارت‌های ارتباطی، اعتماد به نفس، فعالیتهای اجتماعی و سیاسی خود کار کند. او تصمیم می گیرد برای برخی از کلاس ها ثبت نام کند، کتاب بخواند و شروع به رفتن به فعالیت های جانبی کند.


تمرین!

به منظور انتخاب خود، دستورالعمل های ذیل را پیگیری کنید و از مثال دایان به عنوان یک راهنما استفاده کنید.


1. فرم (1،2،3) خود را مرور کنید. (به کاربرگ 12-9 مراجعه کنید).

2. گزینه یا گزینه‌هایی را انتخاب کنید که واقعاً برای شما منطقی‌تر هستند یعنی گزینه‌هایی که به احتمال زیاد شما را به آنچه می‌خواهید می‌رساند.

3. انتخاب خود را در کاربرگ 12-10 یادداشت کنید.


مهارتهای فن بیان و گفتگو با دوستان و در جمع- موقعیت، گزینه ها و پیامدهای من (کاربرگ 12-9)

آنچه که گولن از دنیای روان برداشت کرده (مهارتهای فن بیان و گفتگو با دوستان و در جمع)

فن بیان یک مهارت بسیار حیاتی است که در تمامی جوانب زندگی و حرفه‌ها اهمیت بالایی دارد. این مهارت به شما کمک می‌کند تا ارتباطتان را بهبود داده، ایده‌ها و دیدگاه‌هایتان را به طور مؤثری منتقل کنید و در هر موقعیتی به خوبی خودتان را بیان کنید.

  • اعتماد به نفس- احساس کنید حرفی که می‌زنید، متعلق به خودتان است. با تمام اعتمادبه‌نفسی که در دنیا وجود دارد، صحبت کنید. فرض کنید می خواهید با کاراته‌بازی، تعدادی بلوک محکم را بشکنید. اندکی تردید باعث می شود به جای بلوک ها دست‌های شما بشکند.

  • احترام به علایق دیگران- شما باید تلاش کنید که به عقاید دیگران احترام بگذارید و نظرات خود را به آن‌ها تحمیل نکنید. در غیر این صورت ممکن است پس از مدتی در روابط خود با دوستان دچار مشکل شوید. همچنین بهتر است موضوع‌های بحث به نحوی انتخاب شوند که تمامی افراد از آن لذت ببرند. اگر شما بر اساس علاقه خود پیش بروید، ممکن است فردی خودشیفته و خودخواه به نظر برسید. 

  • ژست بگیرید- هرکس ژست‌های مخصوص به خود را دارد. هنگامی‌که صحبت می‌کنید باید بتوانید در مواقعی که لازم است ژست‌های جذاب داشته باشید برای این کار نیز می‌توانید تمرین کنید.این کارها را جلوی آینه انجام دهید و اگر احساس کردید تاثیر مثبتی بر روی ذهن دیگران دارد حتما آن را به کار بگیرید. البته یادتان باشد آنقدر ژست نگیرید که مانند فردی خودشیفته جلوه کنید. احساس خودشیفتگی شما به دیگران منتقل می‌شود.

  • پیروی از حس شوخ‌طبعی- می‌توان با رعایت احترام هم با دوستان خود شوخی کرد و رابطه صمیمانه داشت. شوخ‌طبعی یکی از مواردی است که کمک می‌کند بدانیم چگونه در جمع دوستان صحبت کنیم. برخلاف تفکر اکثریت که می‌پندارند شوخ طبیعی یک توانایی ذاتی است، مهارتی اکتسابی است. تنها کافی است از چند نفر الگوبرداری کنید و سعی کنید لحن و زبان بدن مناسبی داشته باشید. حتی ممکن است به‌مرورزمان سبک خود را در شوخی‌کردن پیدا کنید.

  • مکث برای آرامش ذهنی- برخی افراد تصور می کنند مکث کردن در گفتگو یک نقطه ضعف است، اما همیشه هم این گونه نیست. اگر احساس کردید رشته کلام از دستتان در رفته است و نیاز دارید کمی ذهن خود را آرام کنید، مکث کردن بهترین راه حل است.

  • از سوال پرسیدن نترسید- گاهی ممکن است به دلایل مختلف سخنان دوست خود را متوجه نشوید. در چنین شرایطی بدون این که از سوال  پرسیدن بهراسید، سؤال  خود را به طور واضح و مؤدبانه از مخاطب خود بپرسید و پاسخ آن را به طور کامل درک کنید. نکته مهمی که هنگام پرسش باید در نظر داشته باشید این است که سوال خود را به نحوی مطرح کنید که هیچ‌گونه بی‌احترامی به شخص مقابل صورت نگیرد. به طور مثال به جای آنکه بگویید: این قسمت را خوب توضیح ندادید، می‌توانید بگویید: من فکر می‌کنم این قسمت را به خوبی درک نکردم؛ امکان دارد کمی بیشتر توضیح دهید؟ 

  • یکنواخت صحبت نکنید- برای اینکه صحبت‌هایتان حالت یکنواخت نداشته باشد بهتر است گاهی اوقات آرام صحبت کنید، گاهی اوقات صدایتان را بالا ببرید و یا اینکه نحوه صحبت کردن خود را عوض کنید. این کار باعث می‌شود تا مخاطبین توجهشان به شما جلب شود و در این صورت تمرکز آنها بیشتر روی شنیدن خواهد بود و فن بیان شما نیز خوب جلوه می‌کند.

  • اصول درست انتقاد- هر فردی هرچقدر که با شما صمیمی باشد، ممکن است از گفتار شما و بیان نقاط ضعفش در جمع برنجند. برای نقد کردن دوست خود بهتر است این کار را در جمع انجام ندهید و در خلوت دونفره و به‌صورت دوستانه آن را مطرح کنید و حتماً یادآور شوید که او را دوست دارید و برای او اهمیت قائل هستید. در واقع باید بدانیم که چگونه با سیاست حرف بزنیم و انتقاد کنیم تا موجب ناراحتی کسی نشویم.

  • دوستان خود را بخندانید- فن بیان مناسب، تلفیقی از ارائه اطلاعات و ایجاد حس خوب در شنونده است. اگر بتوانید این دو کار را با هم انجام دهید، موفقیت در دستان شماست. می توانید برخی مواقع مخاطبان خود را بخندانید. خندیدن کمک می کند خستگی از تن آن ها بیرون رود و زمان بیشتری با انرژی بالا همراه شما میمانند.

  • سخاوتمند و مهربان باشید- از ویژگی‌های مثبت دوستان خود تمجید کنید و از این طریق روابط دوستانه خود را مستحکم کنید. از تملق خودداری کنید و صادقانه صحبت کنید. در این مورد نیز باید بدانیم که چگونه فن بیان قوی داشته باشیم تا مخاطب صداقت و خالصانه بودن تعریف‌های ما را درک کند. همچنین در مقابل باید سعی کنید فرد متواضعی باشید و مدام از دستاوردها و موفقیت‌های خود را جمع صحبت نکنید.

  • تمرین- برای تمرین مهارت ارتباطی فقط به خودتان و حداقل یک نفر دیگر نیاز دارید. در مراسم هایی شرکت کنید که باید با افراد غریبه گفتگو کنید. یک مجله یا وبلاگ راه اندازی کنید یا از هر فرصتی برای ارتباط با دیگران در محل کار استفاده کنید. با طرز فکر و هدف گذاری مناسب، میتوانید مهارت های ارتباطی خود را در کوتاه ترین زمان ممکن بهبود بخشید.

  • مشتاق صحبت کردن دیگران- درست است که ما نیازمند مهارت ها و روش هایی هستیم تا بتوانیم یک گفتگو موثر و مفید را بین دوستانمان ایجاد کنیم و از هم صحبتی با هم لذت ببریم، اما برای رسیدن به این هدف، تنها نباید خودمان را ببینیم، بلکه باید به دوستانمان در جمع فرصت صحبت کردن و مطرح شدن بدهیم تا آن ها نیز در گفتگو شریک شوند. اگر اجازه صحبت به دوستان ندهید، فردی خودشیفته و مغرور تلقی میشوید، یا شاید هم پرحرف!

  • گاهی اوقات لبخند بزنید- لبخند زدن همیشه باعث می‌شود تا مخاطبان شما احساس بهتری داشته باشند. زمانی که مجلس خیلی رسمی‌ نیست، بهتر است هنگامی‌که صحبت می‌کنید، لبخند به لب داشته باشید. بهتر است لبخندتان از ته دل باشد این را شنونده به خوبی متوجه می‌شود. همچنین لبخند زدن گاه و بیگاه احساس بهتری به شما می‌دهد و سبب تخلیه هیجانات منفی‌تان خواهد شد.

  • مهارت نه گفتن- اگر بخواهید در جمع دوستانه خود، همیشه خود را هم نظر و هم عقیده نشان دهید، قطعا فشار روحی زیادی را مجبورید تحمل کنید. برای رفع این مشکل، باید یاد بگیرید در نهایت احترام، نظر مخالف خود را بیان کنید یا به عبارتی نه بگویید!

  • گوش دادن به صدای خود- یکی از روش های ساده برای تقویت فن بیان، صحبت و شنیدن این صحبت ها به شکل ضبط شده می باشد. در این روش می توان به شکل بگو مگو در یک موضوع خاص حرف های خود را ضبط کرد و آن را شنید تا به این وسیله بتواند مشکلات کلام خود را یافت.

  • مطرح سوالات باز- شما می توانید برای اینکه گفتگو طولانی تری داشته باشید و همه دوستان خود را در بحث شرکت دهید، از سوالات باز استفاده کنید. این نوع پرسش ها، دیگران را ترغیب می کند تا در مورد آن سوال، صحبت و با تحلیل و تفکر نظر خود را بیان کنند.مثلا بپرس اگه صد میلیون دلار داشتی چیکار می کردی؟

  • تلفظ درست کلمات- توانایی تلفظ کلماتی که به زبان می آورید، قدرت شما را تثبیت می کند و ارتباطات نادرست را از بین می برد. تلفظ صحیح کلمات به شما اعتماد به نفس می دهد و همچنین به شنوندگان شما اطمینان می دهد که می دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنید.

  • پرگویی نکنید- همه افراد از پرگویی خوششان نمی آید. پس حتی در روابط دوستانه نیز این موضوع را رعایت نمایید و اتفاقات و ماجراهایی که می خواهید تعریف کنید را به صورت خلاصه بیان کنید. همچنین از پرسیدن سوالات تکراری و خسته کننده نیز پرهیز نمایید تا بتوانید رابطه ای طولانی مدت را تجربه نمایید.

  • رابطه زبان بدن و فن بیان- حرکات بدن غیر کلامی هستند، اما در برقراری ارتباط کلامی به همان اندازه مهم هستند. همیشه سعی کنید هنگام صحبت از بدن و حرکات آن استفاده کنید. می توانید از دست یا حتی ابروهای تان در مکالمه کمک بگیرید. هر چه منظورتان را رساتر بیان کنید، مخاطب تان شما را بهتر درک می کند. افراط یا تفریط در به‌کارگیری زبان بدن می‌تواند اثربخشی گفتگو ما را کاهش دهد. 

  • با اطمینان صحبت کنید- آنقدر اطلاعات در مورد موضوع بحث تان به دست آورید که هنگام گفتگو از صحبت‌های خودتان اطمینان کامل داشته باشید. یقین داشته باشید که حس اطمینان شما به دیگران نیز منتقل می‌شود. اگر شما شل و بی هدف صحبت کنید و اعتماد به نفس کافی و اطمینان به صحبت‌های تان نداشته باشید دیگران به راحتی این را متوجه می‌شوند و رغبتی به ادامه شنیدن نخواهند داشت.

  • انتقاد سازنده- مستقیم ترین راه برای تبدیل شدن به بهترین خود، استقبال از انتقاد سازنده است. از مدیر، همکاران یا دوستان خود بخواهید به شما بگویند که در کدام بخش از مهارت های ارتباطی خود باید کار کنید. فقط بدون تعصب به نظرات گوش دهید و اگر چیزی خلاف میل شماست، موضع نگیرید.

  • تماس چشمی‌- هنگامی‌که با شنوندگان خود صحبت می‌کنید با آنها تماس چشمی‌برقرار کنید. حس اعتماد که در این صورت به آنها منتقل می‌شود، سبب بهتر گوش دادن به صحبت‌های شما نیز خواهد شد. آنها احساس صمیمیت می‌کنند، زمانی که شما با آنها ارتباط چشمی‌برقرار کنید.

  • پذیرای حرف های دوستان- خیلی مهم است که در ارتباط کلامی ذهنی باز داشته باشیم و با حوصله به نظرات دیگران گوش دهیم. وقتی با کسی مشغول گفتگو هستید، او نباید احساس کند که توسط شما قضاوت می شود. نکته اصلی این است که علیرغم تفاوت ها، ارتباط کلامی بین افراد برقرار باشد.

  • داستان سرایی کنید- داستان سرایی سبب می‌شود تا حرف‌های تان بهتر فهمیده شود یا شنونده‌ها از صحبت‌هایتان خسته نشوند. پس بهتر است ما بین صحبت‌های خود مثال بزنید و داستان‌سرایی کنید. به خصوص در گفتگوهای طولانی مدت که ممکن است که شنونده‌ها حوصله شان سر برود داستان سرایی می‌تواند یک بار دیگر آنها را به نشاط اولیه گفتگویتان بازگرداند.


کاربرگ 12-9 موقعیت، گزینه ها و پیامدهای من (1،2،3)

وضعیت:

_________________________________________________________

_________________________________________________________

_________________________________________________________

_________________________________________________________


گزینه ها 

پیامدهای احتمالی


 


.




.




.




.




.




.




.




.


موقعیت، گزینه‌ها و پیامدهای دایان- مهارت های اعتماد به نفس (1،2،3) کاربرگ 12-8

مثال!

وضعیت- دایان: از شغلم راضی نیستم. من مسئولیت بیشتر و دستمزد لایق آن را می خواهم. شش سال است که اینجا هستم و هنوز هم همان کارهایی را انجام می دهم که وقتی به اینجا رسیدم. فکر نمی کنم مشکلم کمبود مهارت باشد. من به استعدادم کاملاً مطمئن هستم. یکی از کتاب‌هایی که خوانده‌ام نشان می‌دهد که شاید به اندازه کافی قاطع نبوده‌ام. موضوع کاریم فکر مرا مشغول کرده و مرا در شب بیدار نگه می دارد و این نشان اهمیت آن است. 

 

گزینه ها 

پیامدهای احتمالی

می توانم به دنبال کار دیگری باشم.

می توانستم، اما اقتصاد بد است، در واقع در شرکت خوبی کار  می کنم. با ترک کار، ارشدیت خود را از دست خواهم داد و مطمئن نیستم که کار خیلی بهتری پیدا کنم.  

می توانم روی مهارت های اعتماد به نفس کار کنم. شاید در کلاس سخنرانی در جمع شرکت کردم .

مدتی طول خواهد کشید تا تحقق بخشم، اما کسب اعتماد به نفس و مهارت های گفتاری ممکن است کمک زیادی به من کند. افرادی که اینجا خوب کار می کنند بسیار اجتماعی تر از من هستند.

می توانم با سرپرستم ملاقاتی داشته باشم و نگرانی هایم را در میان بگذارم.

کمی از این کار را انجام داده ام و به جایی نرسیدم. شاید بعد از اینکه یاد گرفتم که موثرتر باشم، گفتگو بهتر عمل کند.

می توانم بی خیال کارم باشم و سعی کنم از فعالیتهای دیگر لذت ببرم.

من بیشتر از هر جای دیگری وقت خود را در محل کار می گذرانم، و اینطوری دوست دارم. ابتدا باید مشکل کاری را باید حل کنم.

می توانم  تجارت آزاد داشته باشم.

روزی این امر خوب خواهد بود، اما در حال حاضر، بدون تامین مالی بهتر در معرض خطر ورشکستگی قرار خواهم گرفت.

می توانم با عصبانیت با رئیسم صحبت کنم و بگویم در حق من کم لطفی میشود.

خیلی خیلی وسوسه انگیز به نظر می رسد، اما او می تواند به راحتی مرا اخراج کند. ایده هوشمندانه ای نیست.

می‌توانم بیشتر آموزش ببینم تا سرپرستانم را تحت تاثیر قرار دهم.

من فوق لیسانس دارم. نسبت به تحصیلاتم و کارم، شواهدی ندیده ام که تحصیلات بیشتر مرا در آینده بسیار موفق تر گرداند.

می توانم وارد شبکه های اجتماعی شوم و در محل کارم سیاستمداری باشم. می توانم در همه پیک نیک ها و مهمانی های شلوغ پلوغ شرکت کنم.

این با ایده دیگر من در مورد قاطعیت مطابقت دارد یعنی کسی که به نفع خود عمل ، از خود دفاع و احساسات خود را صادقانه بیان کند. من فکر می کنم شانس بسیار خوبی برای کار کردن دارد. اما دوست ندارم این کار را انجام دهم، چرا که احساس ناراحتی خواهم کرد، اما احتمالاً نتیجه خواهد داد.


تمرین!

فرم موقعیت، گزینه ها و پیامدهای خود را پر کنید.


1. موقعیت مشکل ساز خود را در کاربرگ 12-9 یادداشت کنید. (این بار، با خیال راحت وضعیت خود را خلاصه کنید - احتمالاً تا به حال با آن آشنایی پیدا کردید).

2. به طور خلاصه گزینه های خود را از کاربرگ 12-7 در ستون سمت راست فهرست کنید.

3. آنچه را که فکر می کنید محتمل ترین پیامدها یا نتایج هر گزینه است را در نظر بگیرید و آنها را در ستون سمت چپ بنویسید.