اگر افسرده هستید، ممکن است متوجه شده اید که زمان زیادی را برای چرخاندن چرخ های گرفتاری خود صرف می کنید. به عبارت دیگر، شما کاری را که میخواهید نمی توانید انجام نمیدهید و حتی نمیتوانید اولین قدم را در جهت معکوس کردن رکود خود بردارید. احتمالاً به خود می گویید: "این کارها را زمانی انجام خواهم داد که انگیزه داشته باشم." آه، اما این فکر به افسانه تبدیل شده که منتظر بمانید تا انگیزه به آستان شما برسد، تا بالاخره وقتی که از راه رسید، آن وقت احساس انگیزه و اقدام داشته باشید. اقدام مهم است چرا هر چه انجام دهید، شما تمایل بیشتری خواهید داشت. مثال زیر رابطه بین عمل و انگیزه را برجسته می کند.
مثال!
صبح جمعه است و برای اینکه طبق برنامه باقی بمانیم، باید امروز شش صفحه گزارش بنویسیم. ما در بندر ترکمن آفتابی هستیم و - سورپرایز بزرگ - حوصله نوشتن نداریم. در واقع، ما واقعاً نمی خواهیم امروز بنویسیم. آسمان بسیار آبی و دمای بیرون عالی است و باد آرام می وزد. بنابراین فکر نوشتن، لحظه به لحظه وحشتناک تر می شود. اوه ما خودمان به نوعی افسرده شده ایم. چطوره این کار را تا زمانی که انگیزه بیشتری پیدا کنیم به تعویق بیاندازیم؟
دو مشکل کوچک در این طرح وجود دارد: نه تنها ما عقب می افتیم، بلکه مطمئن نیستیم که انگیزه ایجاد شود. هرگز! اگر منتظر انگیزه باشیم و هرگز نیاید، هرگز گزارش را تمام نخواهیم کرد، شما هرگز آن را نخواهید خواند و ناشرمان واقعاً از ما ناراضی خواهد بود. رهایی از ننوشتن در این صبح زیبای جمعه منجر به گرفتاری زیادی می شود. عکس قشنگی نیست.
جایگزین ما چیست؟ بنشینم و بنویسم، البته! وقتی این کار را انجام دهیم، اتفاق معجزه آسایی رخ می دهد: ما در واقع شروع به "اقدام" نوشتن کرده ایم. در واقع، با نوشتن این مثال از اقدام برای ایجاد انگیزه لذت می بریم.
یک راه برای شروع، تهیه یک گزارش فعالیت است (به مثال زیر مراجعه کنید). گزارش فعالیت یک برنامه راهبردی است که حداقل یک فعالیت کوچک را برای انجام هر روز ترسیم می کند و شامل ثبت چگونگی انجام کار و احساس شما در تکمیل آن است. پیگیری فعالیت ها و کارهای کوچکی که انجام می دهید می تواند به شما انگیزه ای برای ادامه راه بدهد. انگیزه به آرامی مطمئناً افزایش می یابد و شما حتی بیشتر از آنچه انتظار داشتید انجام خواهید داد.
مثال!
خانم پریوش به اطراف خانه اش نگاه و احساس تنفر و انزجار از خود می کند. او همه جا ظروف، البسه و مجلات را می بیند که پخش و پلا هستند و نامه های باز نشده، لابد قبض آب و برق می باشند! او بیش از یک ماه می باشد که خانه را تمیز نکرده و کار نظافت برای او کاملاً طاقت فرسا است.
پریوش موفق می شود خود را به جلسه گروه حمایت از زنان در عصر چهارشنبه برساند. او مشکل خود را در انجام کارهای اولیه و روزمره بیان می کند. یکی از اعضا پیشنهاد می کند که پریوش گزارش فعالیت را پر کند. کاربرگ 12-1 نتیجه پریوش را نشان می دهد.
در این فصل
تصمیم بگیرید، منتظر انگیزه نباشید.
جدا کردن مشکلات
استراتژی های حل مسئله
افسردگی و اضطراب انرژی، امید و انگیزه را به غارت می برند. وقتی احساسات منفی ذهن شما را تحت الشعاع قرار می دهند، فعالیت سخت می شود. کارهای روزمره طاقت فرسا به نظر می رسند. مشکلات ساده پیچیده به نظر می آیند. با شروع یک چرخه معیوب، کاه به کوه تبدیل می شود. در نهایت، انجام ندادن کارها و حل نکردن مشکلات، شما را بیشتر افسرده و مضطرب می کند.
در این فصل، می آموزید که چگونه دوباره حرکت کنید. ما به شما در مورد تله های انگیزه هشدار خواهیم داد و شما برنامه های خوبی برای عمل دریافت خواهید کرد. اوفففف. . . عمل! ما همچنین یک برنامه بازی جامع و گام به گام برای حل مشکلات و راه حل های مقابله با گرفتاریها ارائه خواهیم داد.
آنچه که آیاز از دنیای روان برداشت کرده (مزایا و معایب خوش بینی و بد بینی)
خوشبینی یا اُپتیمیزم، نگرشی مثبت است به جهان پیرامون و فرد خوشبین با چنین نگرشی در تلاش است که دنیا را به صورت بهتری ببیند. افراد خوشبین، میدانند که جهان کامل و ایده آل نیست و هیچکس نمیتواند، همه صفات خوب و عالی را دارا باشد، اما آنها در تلاش هستند که بخشها و وجوه مثبت قضایا را بینند و امیدوار باشند که جهان به سمت خوبی و خیر حرکت کند.
مزایای خوش بین بودن- افرادی که خوشبین تر هستند، مدیریت درد بهتری دارند، سیستم ایمنی و قلبی عروقی آنها عملکرد بهتری دارد و عملکرد جسمی آنها بطور کلی نسبت به سایر افراد در شرایط مطلوب تری قرار دارد. خوش بین بودن به افراد کمک میکند تا اثرات منفی بیماری های جسمی را بی اثر کنند و به طور کلی با نتایج بهتری در سلامتی همراه است. افراد خوش بین تمایل دارند در سختی ها به دنبال معنا باشند، که می تواند آنها را انعطاف پذیرتر کند.
خوش بینی، بدبینی و واقع گرایی- برخی از افراد خوش بین اکثر اوقات فکر میکنند که دیگران انگیزه های خیرخواهانه ای دارند و موقعیت ها را به بهترین شکل ممکن تفسیر می کنند. آنها قادرند خلق و خو و احساسات درونی شان را از شرایط محیطی جدا کنند، هر چقدر هم که این دو به هم مرتبط باشند. هرچند خوش بین بودن لزوما همیشه «بهترین» استراتژی نیست. تحقیقات نشان می دهد که داشتن یک حالت متعادل از واقع گرایی یا حتی بدبینی در کنار خوش بین بودن، ممکن است بهترین راه برای ایجاد انعطاف پذیری و دستیابی به اهداف باشد.
خوش بینی بیش از حد- مایل به اینکه احتمال وقوع نتایج مثبت را بیش از حد تخمین بزنیم و احتمال نتایج منفی را کم اهمیت جلوه دهیم “سوگیری خوش بینی” نام دارد. با وجود آن که داشتن یک دیدگاه خوشبینانه می تواند در ایجاد انگیزه در افراد برای به دست آوردن فرصت ها و دنبال کردن اهداف و آرزوها مفید باشد، مقداری واقع گرایی در مواجهه با خطرات موجود می تواند موفقیت بیشتری را به همراه داشته باشد.
تأثیر خوش بینی بر روابط عاشقانه- با وجود آن که داشتن یک نگرش مثبت می تواند افراد را به هم نزدیکتر کند، خوش بینی بیش از حد می تواند منجر به ایجاد انتظارات بالا نسبت به یکدیگر شود که برآوردن آن ها برای هیچکس ممکن نیست. زوجهایی که خوشبینی بیش از حد دارند، ممکن است در زمانهای سخت مهارتهای حل مسئله مورد نیازشان را توسعه ندهند. این امر می تواند کیفیت رابطه آنها را کاهش دهد.
تفاوت بین افراد خوش بین و بدبین:
خوش بینان در واقع به خود اطمینان دارند. اعتماد به نفس بزرگترین تفاوت بین افراد خوشبین و بدبین است. خوش بینان اعتقاد دارند که می توانند بر هر چیزی غلبه کنند و به راه خود ادامه دهند .
خوش بینان امکانات را مشاهده می کنند و بدبینان مشکلات را می بینند . فرد مثبت اندیش می گوید « بعد چه کاری باید انجام دهم ؟ خب گزینه های جالب بسیاری وجود دارد.» فرد بدبین می گوید« بعد از آن چه کاری باید انجام دهم؟ من مشکلات زیادی برای مقابله با آنها دارم .»
خوش بینی زندگی بهتری ایجاد می کند اما کوتاه تر، تعجب کردید! طبق مطالعات انجام شده این آمار به دست آمده. خوش بین بودن بیش از حد، در پیش بینی بهتر آینده و همچنین در ناتوانی و مرگ فرد در دهه ی بعد زندگی اش خطرناک است. بدبینی نسبت به آینده ممکن است مردم را به زندگی دقیق تر با رعایت نکات بهداشتی و ایمنی ترغیب کند.
خوش بینان احساس خوبی به زندگی دارند ، رفتارهای سالم تری مانند ورزش ، خوردن رژیم غذایی متعادل و خواب کافی از خود بروز می دهند . بدبینان ، حالت غالب ذهنی شان به پذیرفتن این تخیل گرایش دارد که اموری هولناک ممکن است رخ دهند. در مقابل، اگر آدمی خوشبین باشید، به علت این تمایل ذهنی دادههایی را که دید بد به یک موقعیت را تایید میکنند، کنار میگذارید و به اصطلاح «خودتان را میفریبید.
خوش بینان معتقدند که می توانند آینده ی خود را کنترل کنند، آنها دلیلی نمی بینند که چرا فردا نمی تواند بهتر از امروز باشد، آنها در همین لحظه زندگی می کنند، گذشته برای آنها گذشته و دلیلی برای فکر کردن به آن نمی یابند، آینده هم هنوز نیامده که بخواهند نگران آن باشند. در مقابل افراد بدبین هیچ حس کنترلی بر زندگی خود ندارند. اگر معتقد بودند که بر زندگی خود کنترل دارند که بدبین نمی شدند ، آنها انتظارات منفی و تاریک خود را بر اساس تجربیات قبلی پیدا می کنند .
خوش بینان به جلو نگاه می کنند. هر چیزی خوب یا بد می تواند از این لحظه به بعد اتفاق بیفتد ، بنابراین فرد خوش بین این بی طرفی را فرصتی می داند تا اتفاق خوبی بیفتد . خوش بینان اتصال خوبی با عملکردهای امروز دارند و این آینده ای بهتر را می تواند تضمین کند. در طرف دیگر بدبینان هستند که به طور کلی آینده نگر نیستند ، آنها به جلو نگاه می کنند اما آینده را تاریک می بینند چون اغلب آن را بر اساس گذشته معنی می کنند. آنها دوست دارند در گذشته بمانند و در آن زمان زندگی کنند.
کاربرگ 11-9 بازتاب های من
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
_________________________________________________________
فهرست فصل یازدهم این کتاب
--------------
همه مطالب:
آنچه که آتوسا از دنیای روان برداشت کرده (مقابله با پیشگوییهای منفی)
گاهی اوقات فرد پیشگو فکر میکند اوضاع قرار است بد پیش برود، پس شروع میکند به فکر کردن در مورد اتفاقات بدی که هنوز اتفاق نیفتادهاند. اما او در مورد آنها پیشگویی میکند. فرد پیشگو فکر میکند که میتواند پیشبینی کند که شرایط بدتر میشود یا یک خطری رخ خواهد داد در حقیقت یک پیشگویی منفی در مورد آینده دارد.
مثال: فردی پیشگو منفی را در نظر بگیرید که آزمون استخدامی دارد و علی رغم اینکه برای آزمون آماده شده است فکر میکند که در آزمون قبول نمیشود.
مثال: کسی که از سخنرانی در مقابل یک جمعیت اجتناب می کند چرا که فکر می کند با لرزش واضح صدا و دستانش، سخنرانی اش را خراب خواهد کرد.
دلیل: یکی از دلایل پیشگویی منفی و سناریو سازی منفی است. فرد ممکن است به دلیل پیشگوییهای منفی که در ذهن انجام میدهد، دست به اقدام نزند و کارها را به تعویق بیندازد. در واقع قبل از اقدام برای هر فعالیت، پیشبینی میکند که چه اتفاقات بدی میتواند رخ دهد. پس به دلیل ترس از شکست در کارها، آنها را به تعویق میاندازد. راهکار:
شناسایی پیشگویی منفی- برای تغییر پیشگویی منفی باید بدانیم این افکار برای ما لزوماً شناخته شده نیستند، بلکه ما تنها بعد از صرف وقت و دقت بسیار آنها را درک میکنیم که چنین افکاری در درون ما جریان دارند. برای شناخت پیشگویی منفی لازم است تا هر زمان که احساسهای منفی مثل غم، اضطراب، نارضایتی و… داریم، با خودمان فکر کنیم که الان و یا قبل از بوجود آمدن این احساس خاص، چه فکری در ذهن من وجود داشته؟ چه تصویر یا خاطرهای در ذهن من وجود داشته؟ معنای آن موقعیت برای من چی بوده؟ در صورتیکه فکری که در ذهن بود اتفاق بیفتد، چه معنایی برایم دارد؟
تعهد به خود- فرد پیشگو منفی به خود بگوید که نمیتواند بدون مدرک، آینده را پیشبینی کند. پیش از نتیجهگیری سریع به مقدار کافی بیندیشد. بهجای آنکه آینده را منفی پیشبینی کند، آن را مثبت تمام کند. بهجای آنکه بگوید: «من امروز روز بدی خواهم داشت»، بگوید: «امروز مشکلات زیادی در پیش دارم ولی بر آنها غلبه میکنم»، «اگر بیرون بروم شاید دچار حمله وحشت شوم، میتوانم آن را بهخوبی کنترل کنم». بهجای آنکه بگوید چون قبلاً اینگونه بوده پس در آینده هم اینگونه خواهد بود، بگویید: من توان تغییر شرایط را دارم و میخواهم شرایط را تغییر دهم.
چالش کشیدن پیشگویی منفی: برای به چالش کشیدن خطاهای شناختی میتوانیم از سوالات بعدی استفاده کنیم: چه دلایل و شواهدی دارم که این افکار من درست یا نادرست است؟ اگر دوستم اینطور فکر میکرد، من به او چی میگفتم؟ اینطور فکر کردن چه محاسن و معایبی دارد؟ البته باید در نظر داشته باشیم که زمانی که این نوع از پیشگویی منفی در ذهن ما وجود دارد، شواهد منفی بیشتر و راحتتر از شواهد مثبت به ذهنمان میرسند و در خیلی از مواقع شواهد مثبت و یا خنثی توسط خودمان به عنوان شواهد منفی درک میشوند. در این شرایط میتوانیم از شخص دیگری که نظرش مورد قبول ما هست، کمک بگیریم و یا با درمانگر گفتگو کنیم تا بتوانیم موضوع را از دیدگاههای دیگری هم مورد بررسی قرار دهیم. در نهایت با بکار بردن تکنیکها و انجام تمرینات این افکار رو از بین ببریم.
معاشرت با افراد خوش بین- با افراد خوش بین و مثبتنگر نشست و برخاست کنید تا بتوانید مانند آنها به اطراف نگاه کنید.
تغییر افکار- اگر اتفاق بدی رخ داد پیوسته به آن فکر نکنید. شما میتوانید شرایط را تغییر دهید و هیچ شرایط بدی پایدار نیست.
برداشت های گذشته- به گذشته نگاه کنید. دقت کنید که چه میزان از افکار منفی شما نسبت به قضایا اتفاق افتاده است. گذشته کلید راه آینده است، پس به دیده عبرت به گذشته بنگرید و از افکار منفی فاصله بگیرید.
شناخت، آگاهی و سطح معرفت- سعی کنید نگاه جدیدی به دنیا پیدا کنید.
تلاش کنید- افراد بدبین خیلی زود از تلاش دست برمیدارند و با اولین شکست، دچار ناامیدی شده و از ادامه مسیر باز میمانند، اما در نقطه مقابل افراد خوشبین تلاش مکرر را سرلوحه کار خود قرار میدهند و آنقدر تلاش مینمایند تا موفقیت بدست آید.
امیدواری به بهترین- این کار به شما این امکان را میدهد که از بسیاری از مزایای خوش بینی برخوردار شوید، بدون این که خودتان را در وضعیت آسیبپذیر و بدون آمادگی قرار دهید. برای اینکه از مزایای تفکر بدبینانه برخوردار شوید، به چیزهایی فکر کنید که ممکن است اشتباه پیش بروند. سعی کنید برنامههای پشتیبان و احتمالی را برای مقابله با حوادث غیرمنتظره پیدا کنید. شما باید با در نظر داشتن این برنامههای پشتیبان، روی افکار مثبت تمرکز کنید.
تمرکز روی موارد ممکن -افکار و باورهای مثبت و ممکن را در اولویت قرار دهید، تا در مسیر مثبت و خوشبینی قرار بگیرید. افکار منفی را هنگام بروز برچسب بزنید و آنها را کنار بگذارید.
فاصله از افراد بدبین- سعی کنید از معاشرت با افراد بدبین و مأیوس دوری کنید چون پس از مدتی شما نیز مانند آن ها خواهید شد.
فاجعه سازی- وقتی با نگرش منفی به موضوعی نگاه میکنید و آن را به دید یک مصیبت مینگرید، در ذهن خود یک بحران جدی را ایجاد میکنید. از مشکلات ترس نداشته باشید، درباره آنها صحبت کنید و به دنبال راه حل برای آن باشید.
کلمات منفی- از کلمات و جملاتی که بار منفی دارند استفاده نکنید. سعی کنید همیشه از کلمات و جملات مثبت و انرژی بخش استفاده کنید.
منبع انرژی قوی- سعی کنید یک منبع انرژی در زندگی داشته باشید تا تقویت کننده روح و روان شما باشد. این کار باعث میشود بدبینی از ذهن شما کم کم دور شود و جای خودش را به خوشبینی بدهد.
قدر دارایی های خود- داشتههای خود را در زندگی، به رشته تحریر در آورید. این کار باعث میشود شعف و خوشحالی شما دوچندان شود.
کاربرگ 11-8 تمرین متلاشی کردن بدبینی
آیا در روند کاربرگ 11-8 ، تجربه از سرگرمی بر پیش بینی از سرگرمی برتریت دارد؟ اگر به چنین نتیجه ای نرسیدید، به تلاش خود ادامه دهید.
بخاطر بسپار!
لذتی که لازم است احساس کنید احتمالاً در طول زمان به آرامی افزایش می یابد. و اشکالی ندارد که بعداً پس از اینکه روی افسردگی و اضطراب خود به روش های دیگر کار کردید دوباره به این تمرین بازگردید.
_________________________________________________________
فهرست فصل یازدهم این کتاب
--------------
همه مطالب:
ذهنهای آکنده از افسردگی و اضطراب کارهای عجیبی انجام میدهند: آنها در مورد فعالیتهای مختلف لذت بخش پیش بینی میکنند و با شگفتی باید گفت که این پیش بینی ها مانند موارد منفی ذیل هستند:
من اصلا قرار نیست از زندگی لذت ببرم.
زندگی خیلی خسته کننده به نظر می رسد.
من فقط احمق به نظر میرسم.
من خیلی دلم گرفته و نمیتوانم چیزی را دوست داشته باشم.
من خیلی مضطرب هستم که از مهمانی لذت ببرم.
آیا این افکار را می شناسید؟ تحقیقات به طور قطعی نشان داده اند که به خصوص زمانی که افسرده یا مضطرب هستید، چنین پیشبینیهایی غیرقابل اعتماد هستند، در واقع قطعا اشتباه هستند! وقتی خود را وادار میکنید تا در یک فعالیت بالقوه لذتبخش شرکت کنید، به احتمال زیاد متوجه میشوید که بیشتر از آنچه فکر میکنید از آن لذت میبرید.
اما اگر آنچه را که ذهنتان به شما میگوید باور کنید و پیشبینیهای منفی آن را به عنوان حقیقت مقدس در نظر بگیرید، بارها و بارها راه اشتباه را دنبال خواهید کرد و از پیگیری لذت اجتناب خواهید کرد. گوش دادن به ذهن شما کمی شبیه گوش دادن به رادیو برای گزارش ترافیک روزانه است. هر روز خبرنگار به شما می گوید که به دلیل تاخیر در ساخت و ساز از خیابان اصلی عبور نکنید. بنابراین شما مسیرهای دیگری را انتخاب می کنید و بیست دقیقه اضافی را برای رسیدن به محل کار تلف می کنید. تنها مشکل این است که خبرنگار به شما دروغ گفته است و بهتر میباشد به توصیه های او گوش ندهید. این خبرنگار فریبنده را به عنوان ذهن خود در نظر بگیرید که پیشبینی هایی میکند که مانع لذت شما می شوند. این گزارشگر را از ذهن خود اخراج کنید.
تمرین!
برای کمک به غلبه بر پیشبینیهای منفی ذهن، تمرین متلاشی کردن بدبینی ما را امتحان کنید.
1. از کاربرگ 11-1، پنج فعالیت بالقوه لذت بخش را انتخاب نمایید که مایلید آنها را امتحان کنید.
2. آن فعالیت ها را در ستون سمت راست کاربرگ 11-8 بنویسید.
3. میزان پیش بینی شادی یا لذتی که هر فعالیت ممکن است برای شما به ارمغان بیاورد را در مقیاس 0 (فاقد لذت) تا 10 (حداکثر لذت) را در ستون وسط بنویسید.
4. فعالیت لذت بخش را انجام دهید.
5. میزان لذتی که واقعاً از هر فعالیت احساس کردید را در همان مقیاس 0 (فاقد لذت) تا 10 (حداکثر لذت) در ستون چپ ارزیابی کنید.
6. در مورد مشاهدات و نتیجه گیری های خود در زیر بازتاب های من در کاربرگ 11-9 بنویسید.
_________________________________________________________
فهرست فصل یازدهم این کتاب
--------------
همه مطالب: