بگو مگو در افسردگی و اضطراب

آیا شما بیش از حد نگران و غمگین می باشید؟ خبر خوب! شما می توانید بر این مشکلات غلبه کنید.از این کتاب به عنوان مکملی برای مشاوره استفاده نماِئید. برای تسهیل به برگه ها مراجعه و از اولین مطلب شروع به خواندن کنید. نتیجه را با انجام تمرینات خواهید گرفت.

بگو مگو در افسردگی و اضطراب

آیا شما بیش از حد نگران و غمگین می باشید؟ خبر خوب! شما می توانید بر این مشکلات غلبه کنید.از این کتاب به عنوان مکملی برای مشاوره استفاده نماِئید. برای تسهیل به برگه ها مراجعه و از اولین مطلب شروع به خواندن کنید. نتیجه را با انجام تمرینات خواهید گرفت.

کاربرگ 6-3 سوالات تحقیقی دادستان- طرحواره رهاشدگی

1. آیا این فکر غیرمنطقی یا تحریف شده است؟ (برای فهرستی از تحریف های شناختی که نشان‌دهنده انحراف در افکار هستند، به فصل 5 مراجعه کنید.)

_______________________

2. آیا این رویداد به همان اندازه وحشتناک هست که من به خودم اجازه می دهم آن را باور کنم؟

_______________________

3. آیا مواردی در زندگی من وجود داشته که با این فکر همخوان نباشند؟ 

 

_______________________

4. آیا دوستان یا آشنا هایی را می شناسم که رویدادهای مشابهی را تجربه کرده اند اما این فکر برای آنها صدق نکرده است؟

_______________________

5. آیا من مدارکی که این فکر را تحت مخالفت قرار دهد، نادیده می‌گیرم؟

_______________________

6. آیا این فکر واقعاً به من کمک می کند؟

_______________________

7. آیا قبلاً با چنین چیزی وفق یافته و به خوبی از پس آن برآمده ام؟

_______________________

8. چه شود اگر من طوری رفتار کنم که انگار این فکر درست نیست؟

_______________________

آنچه که ارکانا از دنیای روان برداشت کرده (رهاشدگی) 

طرحواره رهاشدگی- افراد از رهاشدگی و ترک شدن و همچنین بی‌اعتمادی را نسبت به حضور افراد در زندگی فرد به وجود می‌آورد. فردی که به طرحواره رهاشدگی مبتلا است به طور دائمی فکر می‌کند که قرار است همه افراد زندگی او را رها کنند و تنها بگذارند و گاهی این تفکر آنچنان در او پررنگ است که انتظار این را دارد فردی از نزدیکانش را به علت مرگ از دست بدهد. تنها ماندن و ترس از رها شدن، کابوس همیشگی فردی است که دارای طرحواره طرد شدن است و حتی تنها ماندن‌های کوتاه مدت هم برای او عذاب‌آور و غیرقابل‌تحمل هستند. مقابله:

  • از دریافت درمان حرفه‌ای غافل نشوید- به یاد داشته باشید که هرگز نمی‌توانید در این مسیر به‌سادگی و به‌تنهایی گام بردارید. برای این کار لازم است از فردی که در این مسیر تجربه و تخصص لازم دارد کمک بگیرید تا بتوانید با موفقیت و با دید جدید با این مشکلات کنار بیایید.
  • با گذشته خود کنار بیایید- قبول کنید که گذشتۀ سختی را پشت سر گذاشته‌اید. حتی شاید نتوانید دقیقاً ثابت کنید که در کودکی تنها مانده‌اید؛ اما این طرحواره وجود دارد و با قبول آن می‌توانید ساده‌تر با مشکل کنار بیایید.
  • تمایلات خود را بهتر بشناسید- فراموش نکنید اگر متوجه شده‌اید که از این اختلال رنج می‌برید، تمایل خود به فاجعه سازی را بشناسید و سعی کنید با دیدن اولین نشانه‌ها، به خود هشدار دهید که نباید از آن فاجعه بسازید. حتی اگر شک و تردید در دل شما وجود داشته باشد، باز هم سعی کنید به دنبال شواهد منطقی باشید که نشان دهد هیچ فاجعه‌ای در حال رخ دادن نیست.
  • ذهن آگاهی را تمرین کنید- ممکن است شما اضطراب زیادی را تجربه کنید، در نتیجه لازم است تا سعی کنید بر ذهن خود تسلط داشته باشید. به همین دلیل از روش‌های تکمیلی استفاده کنید تا بتوانید این علائم را کاهش دهید. تمرین‌های مراقبه یا ذهن آگاهی می‌تواند به شما در این راه کمک شایانی کند.
  • دیدگاه های بدبینانه خود مبنی بر اینکه افراد در نهایت شما را ترک می کنند، می میرند یا رفتاری غیرقابل پیش بینی انجام می دهند را به چالش بکشید.
  • هنگام جدایی ها سعی کنید تا آرامش خود را تا جای ممکن حفظ کرده و در صورت نیاز به روانشناس مراجعه کنید.
  • این انتظار غیرواقعی که دیگران باید همیشه و در هر موقعیتی در دسترس شما باشند را به چالش بکشید
  • بپذیرید که دیگران حق انتخاب در مورد روابط خود و افرادی که می خواهند با آنها ارتباط داشته باشند دارند.
  • این فکر که باید حتما کاری را انجام دهید که دیگران از شما میخواهند تا آنها شما را ترک نکنند را به چالش بکشید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد