بگو مگو در افسردگی و اضطراب

آیا شما بیش از حد نگران و غمگین می باشید؟ خبر خوب! شما می توانید بر این مشکلات غلبه کنید.از این کتاب به عنوان مکملی برای مشاوره استفاده نماِئید. برای تسهیل به برگه ها مراجعه و از اولین مطلب شروع به خواندن کنید. نتیجه را با انجام تمرینات خواهید گرفت.

بگو مگو در افسردگی و اضطراب

آیا شما بیش از حد نگران و غمگین می باشید؟ خبر خوب! شما می توانید بر این مشکلات غلبه کنید.از این کتاب به عنوان مکملی برای مشاوره استفاده نماِئید. برای تسهیل به برگه ها مراجعه و از اولین مطلب شروع به خواندن کنید. نتیجه را با انجام تمرینات خواهید گرفت.

کاربرگ 2-1 ریشه های عاطفی تکین- مادرم چگونه مرا تنبیه میکرد؟ (قسمت اول)

سوالات در مورد مادر (یا مراقب دیگر)

1. شخصیت مادرم چگونه بود؟

او خود محور بود و به ندرت به آنچه که من و خواهرم نیاز داشتیم فکر می کرد. وقتی چیزی بر وفق مراد او پیش نمی رفت، او منفجر می شد که با خشونت ناگهانی و سر و صدا همراه بود. او سلطه جو و به طرز باورنکردنی خصلت عصبی داشت. او یک کمال گرا بود که همیشه درباره «راه درست» یا «راه غلط» برای انجام کارها صحبت می کرد. یادم هست همیشه مثل یک ناجی فداکار رفتار می کرد.   

2. مادرم چگونه مرا تنبیه میکرد؟

او بیشتر سر ما داد میکشید. گاهی اوقات ما را تنبیه اخلاقی می کرد و ما به روش جهت خروج از مخمصه، او را متقاعد می کردیم. من با مشکل زیادی مواجه نمی شدم زیرا قوانین او را  زیر پا نمی گذاشتم.

3. مادرم با عاطفه بود یا بی عاطفه؟

جالبه! او می توانست گاهی اوقات بسیار بی عاطفه باشد، اما گاهی احساس می‌کرد که او نمی‌تواند نسبت به من بی عاطفه باشد.

4. آیا مادرم بیش از حد نکوهش گر یا حمایتگر بود؟

باز هم باید بگویم او متناقض بود. او می توانست هر دو باشد. گاهی او مرا تشویق می‌کرد تا کارهایی انجام دهم، و گاهی اوقات مرا تحت انتقاد قرار میداد و گیج ویجم می‌کرد. هیچ وقت نمی دانستم چه انتظاری از من دارد.

5. مادرم چگونه با من وقتش را صرف می کرد؟

این عجیب به نظر می رسد، اما من به یاد نمی آورم که کار بخصوصی با او انجام داده باشم. با این حال او با ما چنان سرپرست گروه ورزشی نوجوانان برخورد می کرد. در نگاهی به گذشته، به نظر می رسد کارهایی که او انجام می داد بیشتر برای خودش بود تا من.

6. آیا مادرم شرایط خاصی داشت (مثلاً بیماری، فوت، طلاق، کار نظامی و ...)  

او در سن 6 سالگی من سقط جنین داشت. بعد از آن چندین سال واقعاً افسرده بود.

7. آیا چیز مهم دیگری در مورد او چه مثبت یا منفی به ذهن دارید؟

او هرگز از زندگی خود خوشحال یا راضی به نظر نمی رسید. یادم می آید که او بارها از دست پدرم عصبانی شد.

آنچه که شکوفه از دنیای روان برداشت کرده (رفتار مادر با فرزند)

  • بخندید و شاد باشید- با فرزندانتان به چیزهایی که فکر می کنند خنده دار است بخندید. با استفاده از جوک‌ ها به آنها کمک کنید تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. به چیزهایی که فکر می کنید خنده دار هستند اشاره کنید.

  • همواره الگوی خوبی باشید- بچه های خردسال با تماشای والدین خود چیزهای زیادی در مورد نحوه رفتار کردن یاد می گیرند. توجه داشته باشید که دائم توسط فرزندانتان تحت نظر هستید. کنترل و مدیریت خشم را بیاموزید. 

  • نظم را فراموش نمی کند- این تکنیک به خصوص برای رفتار کردن با بچه های بی ادب بسیار کاربردی است! نظم دادن به فرزندانمان زمانی بهتر انجام می شود که ما عصبانی نشویم. 

  • کلمات محبت‌ آمیز معجزه می کنند- تمام تلاش خود را بکنید تا مطمئن شوید که بیشتر آنچه به فرزندان خود می گویید، عشق و پذیرش شما را منتقل می کند

  • عشق شما بی قید و شرط است- به منظور رفتار درست مادر با فرزند، هنگامی که مجبورید با کودک خود روبرو شوید، از سرزنش، انتقاد یا عیب جویی خودداری کنید، که به عزت نفس لطمه می زند و می تواند منجر به رنجش شود.

  • از آرامش کمک بگیرید- آموزش آرامش به فرزندان را در اولویت های تربیت فرزند خود بگذارید.

  • محبت جسمانی را نشان دهید - بنشینید و اجازه دهید فرزندتان روی زانوی شما بنشیند. به عنوان یک مادر آغوش را لذت بخش کنید. پشت پسر نوجوان خود را نوازش کنید. در حالی که دختر یا پسرتان را در رختخواب می‌گذارید، گونه‌ اش را ببوسید. 

  • به طور کامل حضور داشته باشید- باید گوشی هایمان را زمین بگذاریم، لپ تاپ ها را ببندیم و هنگامی که فرزندانمان می خواهند توجه ما را جلب کنند، پر کردن ماشین ظرفشویی مان را متوقف کنیم. با یکدیگر صحبت کنید تا بیشتر آنها را بشناسید. 

  • مهربانی- عشق بدون مهربانی خیلی دوست داشتنی نیست. با فرزند خود مهربان بوده و این به شما کمک می کند تا فرد بهتری باشید. هر چقدر روابط صمیمانه ‌تری با کودک خود داشته‌ باشید در تربیت آن‌ ها موفق ‌تر خواهید بود. 

  • برای فرزنداتان وقت بگذارید- صبح ها ۱۰ دقیقه زودتر از خواب بیدار شوید تا بتوانید با کودک خود صبحانه بخورید. اگر بچه‌ ها توجهی که می‌ خواهند را از والدین خود دریافت نکنند، اغلب بدرفتاری می‌ کنند تا به آنها توجه ‌شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد